پرنسس من🤍🥂
#پرنسس_من🤍🥂
#part_15
* یا... جونگکوکا!.. بریم بیرون حرف بزنیم
+ الان داری منو خر میکنی دیگه نه؟
* شاید!
- این که همینجوریشم خر هست!
هردوتاشون متعجب برگشتن به سمتم...
- خب چیه مگه دروغ میگم؟
تهیونگ دست جونگکوک رو گرفت تا به سمتم حمله ور نشه ولی فکر میکنم خیلی عصبیش کرده بودم...
دستشو از دست تهیونگ کشید و منو انداخت زمین...با پای چپش دوبار محکم کوبوند به دلم... از شدت درد حتی نمیتونستم تکون بخورم!
* چه غلطی میکنی؟ ولش کن جونگکوک!... یون سوک حالت خوبه؟
تهیونگ اومد بالای سرم دستی به سرم کشید.. نمیتونستم بهش جواب بدم
* آجوما؟ ( تو زبان کره ای آجوما میشه خانم )
دیگه نشنیدم که چی گفتن و چشمام سیاهی رفت و سیاهی مطلق!
[ ویو جونگکوک ]
*جونگکوک حواست هست داری چیکار میکنی؟ چرا اینجوری زدی تو شکمش؟
- فکر نمیکنم کار اشتباهی کرده باشم! تو بودی نمیزدی؟
#part_15
* یا... جونگکوکا!.. بریم بیرون حرف بزنیم
+ الان داری منو خر میکنی دیگه نه؟
* شاید!
- این که همینجوریشم خر هست!
هردوتاشون متعجب برگشتن به سمتم...
- خب چیه مگه دروغ میگم؟
تهیونگ دست جونگکوک رو گرفت تا به سمتم حمله ور نشه ولی فکر میکنم خیلی عصبیش کرده بودم...
دستشو از دست تهیونگ کشید و منو انداخت زمین...با پای چپش دوبار محکم کوبوند به دلم... از شدت درد حتی نمیتونستم تکون بخورم!
* چه غلطی میکنی؟ ولش کن جونگکوک!... یون سوک حالت خوبه؟
تهیونگ اومد بالای سرم دستی به سرم کشید.. نمیتونستم بهش جواب بدم
* آجوما؟ ( تو زبان کره ای آجوما میشه خانم )
دیگه نشنیدم که چی گفتن و چشمام سیاهی رفت و سیاهی مطلق!
[ ویو جونگکوک ]
*جونگکوک حواست هست داری چیکار میکنی؟ چرا اینجوری زدی تو شکمش؟
- فکر نمیکنم کار اشتباهی کرده باشم! تو بودی نمیزدی؟
۴۰۴
۰۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.