پرنسس من🤍🥂
#پرنسس_من🤍🥂
#part_14
سرمو از رو پاهام برداشتم و بهش خیره شدم
- اوهوم
* صورتت چرا کبوده؟ جونگکوک تو رو زده؟
آره زدمش... تا دیگه باشه زبون درازی نکنه و هرچی خواست بگه!....بعدشم تو از کجا فهمیدی که یون سوک اینجاس و الان اومدی ببینیش که چی؟
بازم مثل همیشه نتونستم جلو خودمو بگیرم و بجای تهیونگ جواب دادم
- به تو چه؟ دوست داشته...خوبه حداقل دوستات مثل تو نیستن!
بعد از گفتن این جملهم جونگکوک به سمتم هجوم آورد... میدونستم خیلی عصبیه واسه همین از فرصت استفاده کردم و زود رفتم پشت تهیونگ...
چیشد؟؟؟ حالا دیگه تهیونگ از تو محافظت میکنه؟؟....هه....گمشو بیا اینور!
خواست دست منو بکشه و از اونجایی که میدونستم اگه منو بگیره صد در صد مرگم حتمیه دستامو دور کمر تهیونگ حلقه زدم و محکم چسبیدم بهش
* جونگکوک لطفا بس کن!
تو طرف رفیقتی یا اون حروم///زاده؟؟؟
* طرف هیچکدومتون نیستم فقط الان دارم از یون سوک محافظت میکنم..
لازم نیست محافظت کنی بیا اینور...
* اگه من بیام اینور که تو میزنی میکشیش!
دقیقا!
#part_14
سرمو از رو پاهام برداشتم و بهش خیره شدم
- اوهوم
* صورتت چرا کبوده؟ جونگکوک تو رو زده؟
آره زدمش... تا دیگه باشه زبون درازی نکنه و هرچی خواست بگه!....بعدشم تو از کجا فهمیدی که یون سوک اینجاس و الان اومدی ببینیش که چی؟
بازم مثل همیشه نتونستم جلو خودمو بگیرم و بجای تهیونگ جواب دادم
- به تو چه؟ دوست داشته...خوبه حداقل دوستات مثل تو نیستن!
بعد از گفتن این جملهم جونگکوک به سمتم هجوم آورد... میدونستم خیلی عصبیه واسه همین از فرصت استفاده کردم و زود رفتم پشت تهیونگ...
چیشد؟؟؟ حالا دیگه تهیونگ از تو محافظت میکنه؟؟....هه....گمشو بیا اینور!
خواست دست منو بکشه و از اونجایی که میدونستم اگه منو بگیره صد در صد مرگم حتمیه دستامو دور کمر تهیونگ حلقه زدم و محکم چسبیدم بهش
* جونگکوک لطفا بس کن!
تو طرف رفیقتی یا اون حروم///زاده؟؟؟
* طرف هیچکدومتون نیستم فقط الان دارم از یون سوک محافظت میکنم..
لازم نیست محافظت کنی بیا اینور...
* اگه من بیام اینور که تو میزنی میکشیش!
دقیقا!
۷.۷k
۰۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.