رمان :عضو هشتم بی تی اس
رمان :عضو هشتم بی تی اس
رفتم سوار ماشین شدم و به سمت خونه رفتم ده روزه پسرا رو ندیدم داشتم میرفتم که تو راه گوشیم زنگ خورد
ات:الو
جین :سلام سر تمرینی ؟
ات:نه با پی دی نیم دعوام شد دارم میام خونه
جین :برو اخبارو ببین
ات:چیشده ؟
جین :برو ببین
ماشینو زدم کنارو رفتم داخل گوشیم و اخبارو دیدم
؟:امروز کمپانی بیگ هیت اعلام کرد که چهار ماه پیش کیم نامجون به لی ات تجاوز کرده و لی ات از اون حامله شده اما بچه رو سقط کرده و الان رابطه ی ات و فیلیکس را تایید کرده
ات:ی..یعنی چی ؟این چیه ؟
جین :تا دیر نشده برو بگو که زود پاکش کنن
ات:سرم
جین :چیشد؟
ات :زنگ میزنم
انقدر سرم درد میکرد که هیچی نمیفهمیدم بعد یکم که خوب شدم رفتم دیدم همه جا پر هیت هایی که به نامجون میدن
هیت ها
اون چطور تونست به کسی که مثل خواهرش بود تجاوز کنه
اون یه هیولاعه
هیچکس نمیتونه همچین کاری کنه مگر اینکه کارش این باشه
حالا هیتر هارو درک میکنم حق داشتن هیت بدن
و..................
رفتم سوار ماشین شدم و به سمت خونه رفتم ده روزه پسرا رو ندیدم داشتم میرفتم که تو راه گوشیم زنگ خورد
ات:الو
جین :سلام سر تمرینی ؟
ات:نه با پی دی نیم دعوام شد دارم میام خونه
جین :برو اخبارو ببین
ات:چیشده ؟
جین :برو ببین
ماشینو زدم کنارو رفتم داخل گوشیم و اخبارو دیدم
؟:امروز کمپانی بیگ هیت اعلام کرد که چهار ماه پیش کیم نامجون به لی ات تجاوز کرده و لی ات از اون حامله شده اما بچه رو سقط کرده و الان رابطه ی ات و فیلیکس را تایید کرده
ات:ی..یعنی چی ؟این چیه ؟
جین :تا دیر نشده برو بگو که زود پاکش کنن
ات:سرم
جین :چیشد؟
ات :زنگ میزنم
انقدر سرم درد میکرد که هیچی نمیفهمیدم بعد یکم که خوب شدم رفتم دیدم همه جا پر هیت هایی که به نامجون میدن
هیت ها
اون چطور تونست به کسی که مثل خواهرش بود تجاوز کنه
اون یه هیولاعه
هیچکس نمیتونه همچین کاری کنه مگر اینکه کارش این باشه
حالا هیتر هارو درک میکنم حق داشتن هیت بدن
و..................
۱۲.۳k
۲۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.