نرگس با آن چشمهای خیرهی همیشه منتظر
نرگس، با آن چشمهای خیرهی همیشه منتظر،
در باد خم شد، اما نیفتاد…
گویی چیزی را میپایید که نیامد.
عطری در هوا مانده بود
که شبیه آغوشی ناتمام نفس میکشید.
کاش کسی میفهمید،
بعضی گلها برای دلتنگی روییدهاند،
نه برای چیده شدن…
در باد خم شد، اما نیفتاد…
گویی چیزی را میپایید که نیامد.
عطری در هوا مانده بود
که شبیه آغوشی ناتمام نفس میکشید.
کاش کسی میفهمید،
بعضی گلها برای دلتنگی روییدهاند،
نه برای چیده شدن…
- ۱۲.۴k
- ۱۴ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط