دخترباغبان
#دختر_باغبان 🌱
#پارت_46
+ایششش
روتخت دراز کشیدم و زل زدم تو چشاش.
ــ چرا اینجوری نگام میکنی؟
+بغلم کن.
ــ بیا
میدونی تو خیلی عجیبی در صدم ثانیه تغییر مود میدی.
+محکم خودمو تو بغلش جا کردم.
برام لالایی میخونی؟
ــ نه
بهت خوش میگذره؟
+منظور؟
ــ یه هفتس نمیری مدرسه.
+ها
چقدر هوا خوبه امروز مگه نه؟
ــ بگیر بخواب حرف نزن.
+کجا میری؟
ــ میخوام لامپ رو خاموش کنم.
+آها
یونگی اومد بغلم کرد و آروم خواب رفتم.
.....ویو صبح
+با صدای یونگی از خواب بیدار شدم.
ــ بیدار شو بچه باید بری مدرسه.
+بابام هم اینقدری که تو به مدرسه رفتن من گیر میدی گیر نمیداد.
بلند شدم و سمت سرویس رفتم کارهای لازم رو انجام دادم و فرم مدرسه مو پوشیدم و رفتم پایین.
جیمین و شوگا روی میز نشسته بودن و داشتن صبحونه میخوردن.
ــ مگه صبحونه نمیخوری؟
+نه گشنم نیست.
ــ بیا بشین بخور بعد برو
+اما
ــ اما نداره
پرش زمانی بعد از صبحانه
+خواستم برم که به صدای یونگی متوقف شدم.
ــ وایستا خودم میبرمت.
+باشه
سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم.
منو تو کوچه کنار دبیرستان پیاده کن.
ــ چرا؟
+چون یکی میبینمون.
ادامه دارد.............🌱
#پارت_46
+ایششش
روتخت دراز کشیدم و زل زدم تو چشاش.
ــ چرا اینجوری نگام میکنی؟
+بغلم کن.
ــ بیا
میدونی تو خیلی عجیبی در صدم ثانیه تغییر مود میدی.
+محکم خودمو تو بغلش جا کردم.
برام لالایی میخونی؟
ــ نه
بهت خوش میگذره؟
+منظور؟
ــ یه هفتس نمیری مدرسه.
+ها
چقدر هوا خوبه امروز مگه نه؟
ــ بگیر بخواب حرف نزن.
+کجا میری؟
ــ میخوام لامپ رو خاموش کنم.
+آها
یونگی اومد بغلم کرد و آروم خواب رفتم.
.....ویو صبح
+با صدای یونگی از خواب بیدار شدم.
ــ بیدار شو بچه باید بری مدرسه.
+بابام هم اینقدری که تو به مدرسه رفتن من گیر میدی گیر نمیداد.
بلند شدم و سمت سرویس رفتم کارهای لازم رو انجام دادم و فرم مدرسه مو پوشیدم و رفتم پایین.
جیمین و شوگا روی میز نشسته بودن و داشتن صبحونه میخوردن.
ــ مگه صبحونه نمیخوری؟
+نه گشنم نیست.
ــ بیا بشین بخور بعد برو
+اما
ــ اما نداره
پرش زمانی بعد از صبحانه
+خواستم برم که به صدای یونگی متوقف شدم.
ــ وایستا خودم میبرمت.
+باشه
سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم.
منو تو کوچه کنار دبیرستان پیاده کن.
ــ چرا؟
+چون یکی میبینمون.
ادامه دارد.............🌱
- ۳.۵k
- ۲۲ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط