دوست پسر سادیسمی من
𝑁𝑎𝑚𝑒:دوست پسر سادیسمی من🍷
𝑃𝑎𝑟𝑡:14
علامت کوک:_ علامت لارا:+
ویو کوک
به شوگا و جیمین گفتم ببرنش که
برگشت و یه چاقو به سمتم پرتاب کرد
_: آیی
=: مرتیکه ی اشغال چیکار میکنی
جیمین مرده رو کشت
×: کوک حالت خوبه
_: ا... ارع
=: وای چقدر خون ریزی کردی
بزلر پانسمان بیارم ببندمش برات
×: بدو
شوگا کوک رو رو تخت دراز کرد و لباسشو برای پانسمان پاره کرد
و جیمین اومد و پانسمانش کرد
_: ممنون
=: خواهش میکنم
×: من امشب پیشت میخوابم کوک
_: برای چی
=: عه زرنگی تو پیشش بخوابی من تنها بخوابم
(اخم کیوت)
_:.....
×: اوکی سه تا باهم میخوابیم
=: ارهههه
_: ببخشید الان من نمیفهمم چرا میخوای پیشم بخوابید
=: احتمال داره زخمت خون ریزی کنه
×: امکانم داره تب کنی
_: اها صحیخ
و سه تا کنار هم خوابیدن
ویو ساعت3:40 صبح
_: اح.. ح
×: جیمین..... جیمین
=: بلهه
×: نگا تب کوک 39,7
=: یا علیییی چقدر بالاست
×: بدو یه تشت اب یخ بیار با یه پارچه
=: اوک
=: بیا
×: بده
شوگا تا صبح با دستمال خیس بدن کوک رو خنک کرد
ویو صبح
=: آخیش تبش اومد پایین
شوگا و کوک خواب بودن
رفتم و صبحانه براشون حاضر کردم
=: بیدار شیدددد
_: اوم... سلام صبح بخیر(خوابالو)
×: هررررر..... ادم اینجا خوابیدههههه
=: بلا نسبت آدم😂
×: گیرت بیارمممممممم
جیمین بدو و شوگا دنبالش😂
_: آرومم باش شوگا
×: تو هم دلت کتک میخواد🔪🔪
_: من غلط کنم حرف بزنم
=:😂
خلاصه شوگا برد و نشستن صبحانه خوردن
_: شوگا
×: هوم
_: میگم امروز برنامه چیه؟
×: اسلحه هارو میارن
_: واقعا!
×: اره
=: من بهشون رسیدگی میکنم
_: خب من چیکار باید کنم؟
=: هر کاری دوست داری
_: اوهوم.... پس میرم خرید
=: اوک
_: داشتم اماده میشدم که
یهوووووو.....
[شرایط 13 تا لایک 17 تا کامنت]
...................................
ببخشید کمه
میگم برای پارت بعد کوک تصادف کنه؟
نظرتون رو تو کامنتا بگید💫🌱
𝑃𝑎𝑟𝑡:14
علامت کوک:_ علامت لارا:+
ویو کوک
به شوگا و جیمین گفتم ببرنش که
برگشت و یه چاقو به سمتم پرتاب کرد
_: آیی
=: مرتیکه ی اشغال چیکار میکنی
جیمین مرده رو کشت
×: کوک حالت خوبه
_: ا... ارع
=: وای چقدر خون ریزی کردی
بزلر پانسمان بیارم ببندمش برات
×: بدو
شوگا کوک رو رو تخت دراز کرد و لباسشو برای پانسمان پاره کرد
و جیمین اومد و پانسمانش کرد
_: ممنون
=: خواهش میکنم
×: من امشب پیشت میخوابم کوک
_: برای چی
=: عه زرنگی تو پیشش بخوابی من تنها بخوابم
(اخم کیوت)
_:.....
×: اوکی سه تا باهم میخوابیم
=: ارهههه
_: ببخشید الان من نمیفهمم چرا میخوای پیشم بخوابید
=: احتمال داره زخمت خون ریزی کنه
×: امکانم داره تب کنی
_: اها صحیخ
و سه تا کنار هم خوابیدن
ویو ساعت3:40 صبح
_: اح.. ح
×: جیمین..... جیمین
=: بلهه
×: نگا تب کوک 39,7
=: یا علیییی چقدر بالاست
×: بدو یه تشت اب یخ بیار با یه پارچه
=: اوک
=: بیا
×: بده
شوگا تا صبح با دستمال خیس بدن کوک رو خنک کرد
ویو صبح
=: آخیش تبش اومد پایین
شوگا و کوک خواب بودن
رفتم و صبحانه براشون حاضر کردم
=: بیدار شیدددد
_: اوم... سلام صبح بخیر(خوابالو)
×: هررررر..... ادم اینجا خوابیدههههه
=: بلا نسبت آدم😂
×: گیرت بیارمممممممم
جیمین بدو و شوگا دنبالش😂
_: آرومم باش شوگا
×: تو هم دلت کتک میخواد🔪🔪
_: من غلط کنم حرف بزنم
=:😂
خلاصه شوگا برد و نشستن صبحانه خوردن
_: شوگا
×: هوم
_: میگم امروز برنامه چیه؟
×: اسلحه هارو میارن
_: واقعا!
×: اره
=: من بهشون رسیدگی میکنم
_: خب من چیکار باید کنم؟
=: هر کاری دوست داری
_: اوهوم.... پس میرم خرید
=: اوک
_: داشتم اماده میشدم که
یهوووووو.....
[شرایط 13 تا لایک 17 تا کامنت]
...................................
ببخشید کمه
میگم برای پارت بعد کوک تصادف کنه؟
نظرتون رو تو کامنتا بگید💫🌱
- ۶.۹k
- ۰۵ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط