ازدواج اجباری با مافیا

ازدواج اجباری با مافیا

پارت ۶


ویو ا.ت

دیدم لارا منو انداخت توی استخر و خودشو پرت کرد تو استخر و ادعا کرد که داره غرق میشه و منم نمیتونستم شنا کنم داشتم خفه می‌شودم


ویو جیمین

صدای جیغ شنیدم با تهیونگ رفتم حیاط دیدم لارا ا.ت دارن غرق میشین کتمو در آوردم رفتم تو استخر فقط،لارا رو نجات دادم


ویو تهیونگ

دیدم جیمین ا.ت نجات‌ نداد عصبی شدم و با سرعت کتمو در آوردم ا.ت نجات دادم


=حالت خوبه؟

_اره


&ممنون جیمین(لبخند)


_ کی ترو پرت کرد تو استخر؟


&ا.ت

ویو جیمین

وقتی حرف لارا رو شندیم عصبی شدم رفتم پیش ا.ت و به ا.ت سیلی محکم زدم


+چیکار میکنی(درحال گریه کردن)


_چرا لارا تو استخر پرت کردی؟(داد)


+م....من؟ من پرت نکردم بخدا راست میگم


=جیمین چرا کتکش زدی(داد)


_چون لارا پرت کرد تو استخر


+بخدا من پرت نکردم (درحال گریه کردن)


ویو جیمین

ا.ت رو با موهاش کشیدم سمت ماشین درو بستم با سرعت زیاد به عمارت رسیدیم دوباره ا.ت از موهاش کشیدم بردم اتاق درو قفل کردم با کمر بند ا.ت رو زدم


+جیمین بست کن لطفا خواهش میکنم(درحال گریه کردن)

۵ ساعت بعد.....

بعد ۵ ساعت جیمین از ا.ت جدا شد و لیوان آب ا.ت شکوند از اتاق خارج شد ا.ت با گریه و درد خوابش برد .........

پارت بعدی ساعت ۱۸
دیدگاه ها (۱۱)

ازدواج اجباری با مافیا پارت ۷از اون روز ببعد ا.ت با جیمین حر...

ازدواج اجباری با مافیا پارت ۸ یهو جیمین دستو گذاشت روی باسنم...

ازدواج اجباری با مافیا پارت ۵ویو جیمین ا.ت رو تو ماشین گذاشت...

لباس ا.ت جیمین

فیک مافیای سیاه من part 3

سوار ماشین شدیم رسیدیم که جونگکوک گفت جونگکوک: از کنارم جم ن...

خون آشام من My vampire 🦇 part19 لوری: دوست پسرم ات: خب به عن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط