پایانی غمگین ۱۱.

جک: چی شده
ته همه ماجرا رو تعریف کرد
جک: تو از کجا میدونی اونم قاتله
ته: نگا اون با مکس در ارتباط بوده اونم ت.....ج.....ا......و......زگره
جک: خب اون فقط مکس دوست داشته
ته: ما از کجا میدونیم ، میدونی اونم بچه ی همون خانوادس عموم رو به طور وحشیانه کشته و جسدشم سوزونده
جک: نمیدونم ولی من میگم تو اشتباه میکنی ولش بیا بریم مدرسه
من و جک رفتیم مدرسه تو راه ات دیدم ولی محلش نزاشتم
معلم: بچه ها قراره گروه شین
بچه ها : چه گروهی
معلم: در رابطه با درس باهم گروه میشین
مونا: خودمون انتخاب میکنیم تو کدوم گروه باشیم؟
معلم: نه بچه ها من انتخاب می‌کنم
جک و مکس دیبا و رایت تو یک گروهن
سوجون و مونا و سوب و هسو تو یک گروه درآخر ته و هیون و ات و میا تو یک گروه

ویو ات ( تو ذهنش)
اه گ....ه تو این شانس

ویو ته
خانم میشه عوض کنین گروه ها رو
معلم: نچ
معلم: کتاباتونو باز کنید صفحه ۳۵ بیارید

ویو راوی
زنگ تفریح خورد
ته: هعی مونا بیا
مونا: حوصله حرف زدن با آدم های مزخرف
مثل تو رو ندارم
ته: بچه ها بیاریدش
ات: ولش کن
دست مونا گرفت و رفت
ته: هعی ات به ت هیچ ربطی نداشت
ات: به تو هم ربط نداشت که دست دوستمو گرفتم
دیدگاه ها (۲)

پایانی غمگین ۱۲.

استایل ات واسه اردو زود فرستادن تا تو ذهنتون تصور کنید

پایانی غمگین ۱۰.

سلامممممم😭🌷🌷🌷اقای ××: ات بلاخره فهمید؟ته: اره همه چیز رو فهم...

🕸🎀𝑻𝒘𝒊𝒏𝒔 رمان مدرسه ای(دوقلو ها) ★ 𝒑: ⁷ا/ت: مز..ا..حم(مکث) [ج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط