اربابخشن پارت

#ارباب_خشن [پارت²²]
باصدای داد بلندی از خواب پریدم....چشامو به هم مالیدم..
مین سو: اممم..عه اینجا خوابم برده بود
صدای داد زدن یه دختر از پایین می اومد_موهامو مرتب کردم و در اتاق رو باز کردمو به ارومی پایین رفتم.
کاترین: هوی خدمتکارررر
خدمتکار: ب..بله
کاترین: ارباب کجاست؟
خدمتکار: خانم لطفا برید..چون ارباب بفهمه شما بی اجازه وارد اینجا شدید عصبانی میشه.
کاترین: دختره پرووو...فکر کردی من کیمممم
اجوما: شما حقی ندارید که سر ما داد بزنید.
اون دختره یدونه زد توی صورت اجوما...این دختره کیه_سرتا پاشو نگاه کردم که متوجه من شد...با نگاهی تحقیر امیز نگام کرد و به سمتم اومد.
کاترین: تو کی هستی؟
مین: به توچه.
کاترین: به چه حقی با من اینطوری حرف میزنییی.
مین: من جوری باهات حرف میزنم که حقته.
مین: هه تو اصلا کی هستی؟
کاترین: من دوست دختر اربابتم.
چی...اونکه دوست دختر نداره_امکان نداره..اون دروغ میگه...اوفف اصلا به من چه..بیخیالش.
کاترین: اشپزخونه کجاست.
اجوما: اونجا.
از کنارم با ناز رد شد...اه صدای پاشنه بلندش خیلی رو مخه_رفتم روی کاناپه نشستم.
کنترل رو برداشتم و تلویزیون رو روشن کردم...وایی چقدر تلویزیونش بزرگهههه'
کوسن رو توی بغلم گرفتم و شروع کردم به دیدن '
جندمین بعد*
مین: اخخ...گشنمه
تلویزیون رو خاموش کردم و بلند شدم رفتم به سمت اشپز خونه...اون دختره کجاست؟
اه ولش_همه جا ساکت بود-نگاهم رفت روی شیرموزی که روی اپن بود...وایی اخجونننننن.
سریع رفتم و برش داشتمو خوردمش_صدای باز شدن در اومد..برگشتم که با چهره عصبانی دختره روبه رو شدم..
کاترین: به چه حقی خوردیشششششش
مین:هان؟
جین: سلا..م..تو اینجا چیکار میکنی.
کاترین: ددی__ اومده بودم دیدنت.
جین: به من نگو ددی..
کاترین: برات شیرموز درست کردم که این دختره خوردش.
کاترین: اگه این خدمتکارته بهتره اجراجش کنی چون خیلی پروعه.
مین: به چه حقی بهم میگی خدمتکار.
یهو موهامو کشید که اوفتادم روی زمین_
جین: کاترین اصلا تو چرا اومدی اینجا؟
کاترین: ددی
جین: یه بار دیگه منو با این اسم صدا کنی من میدونم با توعاااا.
کاترین: ا..اخه _اهان نکنه بخاطر این دختره هرزهستتتت_نکنه این بردته.
از روی زمین بلند شدم که دستم توسط جین کشیده شد که اوفتادم توی بغلش_
کاترین: دختره هرزه...از توی بغل دوست پسر من بیا بیرون.
خواستم ازش جدا بشم که منو محکم گرفت*
جین: این دوست دختر منه"
کاترین: چ....چیییی
دیدگاه ها (۰)

مین: چ..توی چشاش نگاه کردم که فهمیدم داره الکی میگه تا دختره...

این پارت اسمات هست نمیزارم چون قانون ویسگون رو باید رعایت کن...

نگاهی به من کرد ...انگار نمیخواست حرفشو پیش من بزنه.جین: بعد...

نگاهم رفت به چهره خونسردش..جین: اروم باش..تک خنده ای کرد و ر...

ویو کاترین به در تقه ای زدم و رفتم تو که با اقای جیون رو به ...

تو زنت باهم حامله این....

نام فیک:عشق مخفیPart: 19ویو ات*اون دختره کیه؟ *دوست دخترشه؟*...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط