مین چ

مین: چ..
توی چشاش نگاه کردم که فهمیدم داره الکی میگه تا دختره رو دست به سر کنه*
مین: اره.
کاترین: دروغگووووو
جین: ثابتش میکنم.
دستشو دور کمرم حلقه کرد و لباشو روی لبام گذاشت..میخواستم ازش جدا بشم__لبم رو گاز گرفت که فهمیدم که باید همکاری کنم..نمیدونم چرا بدنم گرم شد_ازهم جدا شدیم_ اههه دلم بیشتر میخواست._من چرا اینطوری شدم؟
کاترین: تو..بهم خیانت کردی
جین:اره...حالا از اینجا برو.
کاترین با حرس بهم نگاه کرد..و اومد سمتم و درگوشم بهم گفت/
کاترین:کاری میکنم که پشیمون شی.
جوری قدم برمی داشت که قشنگ معلوم بود عصبانیه*
مین: چرا..اون ..کارو کردی؟
جین: کدوم کار
مین: من..منظورممممم اون کارههه
جین: چونکه کاترین خیلی رومخم بود.
مین: اینکه..دلیل.ن..میش
بدنم خیلی گرم شده بود..همینطوری عرق میریختم__چرا من اینطوری شدم...جین سوالی نگام میکرد"
نمیتونستم نگاهمو از روی لباش بردارم..
رومو ازش برگردوندم و از پله ها بالا رفتم_در اتاق رو باز کردمو رفتم توی دستشویی..
مین: واییی چرا اینطوری شدمممم
اب زدم به صورتم اما حرارت بدنم تغییر نکرد*اوففف گرمه..از دستشویی اومدم بیرون تا لباسمو در بیارم که~
دیدگاه ها (۰)

این پارت اسمات هست نمیزارم چون قانون ویسگون رو باید رعایت کن...

#ارباب_خشن [پارت ²⁴]جین ویو^^احساس میکنم که به لباش معتاد شد...

#ارباب_خشن [پارت²²]باصدای داد بلندی از خواب پریدم....چشامو ب...

نگاهی به من کرد ...انگار نمیخواست حرفشو پیش من بزنه.جین: بعد...

●بال های سیاه و سفید○پارت 11

وقتی تو غذاشون تحریک کننده میریزی. نامجون🐨:_عام..بیب؟+بله_اح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط