مروارید آبی

مروارید آبی
Part ¹²⁰
علامت اجوما ♡
♡ خانم گوشی تون داره زنگ میخوره
+عهه کجاست؟
♡ پایین بیارم براتون؟
+ نه خودم الان میرم ور میدارم
ممنون
ویو لانا
رفتم پایین تو پذیرایی گوشیم که روی دسته مبل بود و ورداشتم
شماره رند و ناشناس بود
جواب دادم صداش خیلی اشنا بود
شبیه صدای لوکاس بود ولی خب لوکاس شماره من و نداشت و دلیلی هم نداشت که زنگ بزنه پس از لوکاس دست کشیدم
+بله؟
؟.. کوک پیش ماست اگه میخوای زنده بمونه تنها به ادرسی که برات میفرستم بیا
بوق....
ترس تمام وجودم و گرفته بود
به کوک زنگ زدم ولی جواب نداد
به جیمین هم زنگ زدم ولی اونم جواب نداد
پیامکی که بهم فرستاده بودن نگاهی کردم... این ادرس ادرس بیرون از شهره سریع لباسام و پوشیدم و به سمت اون ادرس رانندگی کردم
ویو کوک
تو جلسه مهمی بودم این جلسه اونقدری برای من مهمه که اکه باهاشون قرار داد ببندیم سود ده ساله ما رو میده
توی جلسه لانا بهم زنگ زده بود و من مجبور بودم قطعش کنم جیمین هم امروز مرخصی گرفته بود و با یوجین رفته بود مسافرت
بعد دو ساعت که جلسه تموم شد به لانا زنگ زدم ولی خاموش بود به عمارت هم زنگ زدم کسی جواب نداد
با ترس اینکه به عمارت حمله کردن روندم سرعتم اونقدر زیاد بود که مسیر یک ساعته رو بیست دقیقه ای رسیدم
با سرعت به داخل عمارت رفتم ولی همه چی اروم بود و همه سر کارشون بودن
به طرف اجوما رفتم
_ اجوماااا
♡ بله ارباب؟
_ لانا کجاست؟؟؟
♡ خانم ماشین و ورداشتن و اومدن دنبال شماا
_چی؟؟؟
♡ یکی به خانم زنگ زدن که حالشون و بد کرد بعدشم سوئیچ و گرفت ازشون پرسیدم کجا میرید
گفتن میان پیش شما
_وای (زد تو سرش)
به جیمین زنگ بزن بگو هرجا هستی بیا عمارت
♡چشم
پنج دقیقه بعد...
♡ ارباب
_ ها؟(عصبی)
♡ به ارباب جیمین زنگ زدیم ولی جواب ندادن
_ یعنی چی؟(داد عصبی) دوباره زنگ بزننن
♡ ارباب ده بار زنگ زدیم
_ صد بار زنگ بزن (عربده)
♡ چش... ممم (لکنت ترسیده)
ویو کوک
...

#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
دیدگاه ها (۲)

مروارید آبیPart ¹²¹ویو کوکبلخره اون روزی که میترسیدم اومداز...

هفتمین عشق ،part18_دیدم جیا و اون دختره که فک کنم هانا بود ...

مروارید آبیPart ¹¹⁹ویو کوکبه سمت پارک رفتم که یه دختر روی نی...

مروارید آبیPart ¹¹⁸فلش بک به صبح*ویو کوکبا صدای در از خواب ب...

پارت 15 رفتم داخل عمارت و رفتم بالا نمیدونم چرا این دختر برا...

و....ویو جونگکوک رسیدیم عمارت بدون اینکه توجه بهش کنم رفتم ب...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟗عشق مافیا ویو یونادستام میلرزه. با ترس همراه جونگ کوک ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط