اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد
پارت ۱۲
(ویو نابی)

جونگ کوک: آروم باش...... نگران نباش
از گریه زیاد کنار مبل نشستم داخل خودم جمع شدم و دستام داخل موهام بردم
گریه می کردم که جونگ کوک اومد سمتم و روی زانوهاش نشست و بغلم
کرد آروم دستاش روی موهام می کشید
دلم می خواست فقط داخل این ثانیه ها فقط داخل بغل
یک نفر گریه کنم برام مهم نبود کی بود فقط خودم داخل بغلش جا دادم
و محکم بغلش کردم و صورتم روی شونه هاش گذاشتم گریه کردم
تنها چیزی که متوجه بودم این بود که چشمام داره تار میشه انگار چیزی
نمی دیدم و با آوردن کلمه نامفهومی
نابی: ببخشید
همه جا برام به تاریکی مطلق
تبدیل شد
(ویو کوک)
اونقدر گریه کرد که دلم براش ضعف کرد یعنی چی کشیده که
اینجوری غمگین شده وقتی داخل بغلم بود شونه هام کاملا بخاطر اشکاش
خیس بود که یهو دیگه صدایی ازش نیومد و با کلمه نامفهومی که بیشتر
شبیه ببخشید بود بی هوش شد
براید بغلش کردم و به سمت در رفتم و از خارج شدم و آروم با پاهام در پشت سرم بستم
داخل ماشین گذاشتمش و به سمت یکی از همون بیمارستان های محل بردمش
سریع می روندم که رسیدیم سریع گذاشتمش روی تخت دکتر اومد بالای سرش
بعد از کلی معاینه کارشون تموم شد به سمت دکتر رفتم و با لحن کاملا
خونسرد
جونگ کوک: چیزیش که نیست
دکتر که یکم متمرکز شد
دکتر: نابی از کجا می شناسی
وقتی این جمله گفت یهو تعجب کردم و با همون حالت
جونگ کوک: تو چیکارشی
دکتر: من دکترش هستم.....اگه گوک مین بفهمه یک پسر باهاش بوده
دختره می کشه ازش فاصله بگیر
وقتی گفت گوک مین متوجه شدم همون پسره است
جونگ کوک: به تو و اون مردک ربطی نداره کارت کن
دکتر دوباره با همون لحن خواست چیزی بگه که
جونگ کوک : ...........





قشنگام امیدوارم راضی باشید ✨🦋

بچه‌ها دیگه شرط نمی زارم ولی خودتون سعی کنید لایک کامنت زیاد بشه
دیدگاه ها (۹)

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد پارت ۱۳ (ویو کوک)دکتر دوب...

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد پارت ۱۴(ویو نابی)گوک مین:...

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد پارت ۱۱ (ویو نابی)وقتی او...

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد پارت ۱۰ جونگ کوک: من می ت...

آن سوی آینه P35در رو باز کردیم که یهو جونگ کوک افتاد (ویو ا....

"سرنوشت "p,36...۱۰ مین بعد ....ا/ت : بریم تو ؟ سرده....کوک :...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط