پارت دوم
#پارت_دوم
٭٭★٭٭
نه خانوم محترم،نمی شه.ما نیرو نداریم
_پس این فضا پیما های بی سرنشینتون چیکارن؟الان که دیگه نیاز به نیرو ندارین
کلافه دستشو به صورتش کشید
_اینجور تحقیقات نیاز به...چمیدونم...نیاز به نیرو داره...باید کسی شخصا برای مطالعه بره.ببخشید خانوم من کار دارم.اگه ممکنه...
_منو بفرستین.
به سرعت سرشو بالا آورد و با تعجب نگام کرد.انگار تو صورتم دنبال چیزی بود.دنبال شک...دنبال تردید....ولی من مطمئن نگاهش کردم.
_ولی شما که تاحالا تجربه ای نداشتین.تا حالا...
_ببخشید؛ولی شکا گفتین فقط یه داوطلب می خواین.خب....منم داوطلبم.من می خوام برم
نفسشو صدادار بیرون فرستاد.بعد از ن لحظه مکث گفت:
_مشکلی نیست.
برق خوشحالی رو به وضوح تو چشمام میدیدی.
_اما...اما اگه بتونین از پس مراحل آموزشی بربیاین.
می تونستم؟باید بتونم.
٭٭★٭٭
نه خانوم محترم،نمی شه.ما نیرو نداریم
_پس این فضا پیما های بی سرنشینتون چیکارن؟الان که دیگه نیاز به نیرو ندارین
کلافه دستشو به صورتش کشید
_اینجور تحقیقات نیاز به...چمیدونم...نیاز به نیرو داره...باید کسی شخصا برای مطالعه بره.ببخشید خانوم من کار دارم.اگه ممکنه...
_منو بفرستین.
به سرعت سرشو بالا آورد و با تعجب نگام کرد.انگار تو صورتم دنبال چیزی بود.دنبال شک...دنبال تردید....ولی من مطمئن نگاهش کردم.
_ولی شما که تاحالا تجربه ای نداشتین.تا حالا...
_ببخشید؛ولی شکا گفتین فقط یه داوطلب می خواین.خب....منم داوطلبم.من می خوام برم
نفسشو صدادار بیرون فرستاد.بعد از ن لحظه مکث گفت:
_مشکلی نیست.
برق خوشحالی رو به وضوح تو چشمام میدیدی.
_اما...اما اگه بتونین از پس مراحل آموزشی بربیاین.
می تونستم؟باید بتونم.
۵۴۷
۳۰ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.