پارت28
پارت28
#زندگی_باتو
و رفتیم صبحونه بخوریم
من نشستم که. جونگکوک اومد نشست کنارم
ا. ت:پاشو بیییینم
جونگکوک:چرا اونوقت؟
ا. ت:چون من میگم و جیمین قراره اینجا بشینه
جیمین:نمیخواد بلندش کنی من اینجا میشینم
ا. ت:عا باش
امیلی:هایی گایز
جیمین:من بهش گفتم بیاد
ا. ت جونگکوک:عا
راستش خیلی بدم اومد که گفت امیلی بیاد
قرار بود فقط خودش بیاد حالا. جونگکوک یه چیزی امیلی اخههههه؟؟؟؟فک کنم بالام لج کرررررده خدایا چیکار. کنم از دسسسستشششششش
امیلی:ا. ت جان آبو میدی
جیمین:نیاز نیست خودم میریزم براش
ا. ت:نمیخواد.. امیلی لیوانتو بیار تا بریزم
جونگکوک:هیونگ اون سوشی رو میدی بهم(ناهارو صبحونه رو باهم خوردن که همه باهم بخورن)
(ذهن ا. ت:نمیخوام با جیمین لج کنم ولی منم باید یه حرکتی بزنم بعد باید بشینیم حلش کنیم)
ا. ت:بیا جونگکوک
(گذاشت تو بشقابش براش)
جونگکوک:ا. ت خانوم مهربون من
ا. ت:خنده*
غذا رو خوردیم
جیمین : ا. ت میایی به لحظه کارت دارم
ا. ت:اوکی اتفاقا منم کارت دارم
رفتم پیشش
جیمین:این مسخره بازیا چیه؟
ا. ت:منم همینو میخوام بدونم
جیمین:ینی چی؟
ا.ت:چه معنی میده وقتی امیلی خودش دست داره تو براش آب بریزی بدی بهش؟
جیمین:چه. معنی میده تو تو بغل. جونگکوک بخوابی؟چه. معنی میده جفت هم بخوابید؟ چه. معنی میده تو براش سوشی بزاری وقتی خودش دست داره؟چه معنی میده تورو ا. ت خانوم مهربون خودش صدا کنه؟؟؟ تو به من بگو و تا منم بهت بگم
ا. ت:ص.. صبر کن تا همرو بگم
ببین
جیمین:توضیح منطقی تر از اینکه تو اونو دوس داری؟
ا. ت:چ... چی؟؟؟ چی داری میگی اگه اونو دوست داشتم باهاش کات میکردم؟؟ چرا نمیفهمی که عاشقتم؟؟
جیمین:توضیح بده پس
ا. ت:ببین قضیه اینجوریه که...
#زندگی_باتو
و رفتیم صبحونه بخوریم
من نشستم که. جونگکوک اومد نشست کنارم
ا. ت:پاشو بیییینم
جونگکوک:چرا اونوقت؟
ا. ت:چون من میگم و جیمین قراره اینجا بشینه
جیمین:نمیخواد بلندش کنی من اینجا میشینم
ا. ت:عا باش
امیلی:هایی گایز
جیمین:من بهش گفتم بیاد
ا. ت جونگکوک:عا
راستش خیلی بدم اومد که گفت امیلی بیاد
قرار بود فقط خودش بیاد حالا. جونگکوک یه چیزی امیلی اخههههه؟؟؟؟فک کنم بالام لج کرررررده خدایا چیکار. کنم از دسسسستشششششش
امیلی:ا. ت جان آبو میدی
جیمین:نیاز نیست خودم میریزم براش
ا. ت:نمیخواد.. امیلی لیوانتو بیار تا بریزم
جونگکوک:هیونگ اون سوشی رو میدی بهم(ناهارو صبحونه رو باهم خوردن که همه باهم بخورن)
(ذهن ا. ت:نمیخوام با جیمین لج کنم ولی منم باید یه حرکتی بزنم بعد باید بشینیم حلش کنیم)
ا. ت:بیا جونگکوک
(گذاشت تو بشقابش براش)
جونگکوک:ا. ت خانوم مهربون من
ا. ت:خنده*
غذا رو خوردیم
جیمین : ا. ت میایی به لحظه کارت دارم
ا. ت:اوکی اتفاقا منم کارت دارم
رفتم پیشش
جیمین:این مسخره بازیا چیه؟
ا. ت:منم همینو میخوام بدونم
جیمین:ینی چی؟
ا.ت:چه معنی میده وقتی امیلی خودش دست داره تو براش آب بریزی بدی بهش؟
جیمین:چه. معنی میده تو تو بغل. جونگکوک بخوابی؟چه. معنی میده جفت هم بخوابید؟ چه. معنی میده تو براش سوشی بزاری وقتی خودش دست داره؟چه معنی میده تورو ا. ت خانوم مهربون خودش صدا کنه؟؟؟ تو به من بگو و تا منم بهت بگم
ا. ت:ص.. صبر کن تا همرو بگم
ببین
جیمین:توضیح منطقی تر از اینکه تو اونو دوس داری؟
ا. ت:چ... چی؟؟؟ چی داری میگی اگه اونو دوست داشتم باهاش کات میکردم؟؟ چرا نمیفهمی که عاشقتم؟؟
جیمین:توضیح بده پس
ا. ت:ببین قضیه اینجوریه که...
۴.۸k
۲۲ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.