+چطورررررر
+چطورررررر
خواست که یکی دیگم بهش بزنه که دوستش دستشو گرفت
♧تهیونگ کافیه چرا اینطوری میکنی
_هق هق هق هق
تهیونگ یونا رو ول کرد و افتاد زمین
+ببینم به تو چه ربطی داره هانننن یونا دوست دختره توی یامن هان
♧ته ببین...(بهش مشت زد)
+بهت ربطی ندارهههه
ته ته خیلییییی عصبی بود در حدی که صورته بهترین دوستشوهم با خاک یک سان کرد
بقیع بازم اومدن و ته رو ازش جدا کردن
ته اون هارو ول کرد و اومد تورو بلند کرد
+باهام بیااا
دستتو انقدر محکم گرفته بود که انگار میخواست جدا شن
_تهیونگ خواهشن میکنم هق ولم کن هق هق
+خفه شووو،،،زور باش سوار ماشین شو
خودشم سوار شد،،،،،،خیلی سریع رانندگی میکرد از جلوی خونتم رد شد ولی نگه نداشت
_ت..تهیونگ چی کار میکنی نگه دار
+.....
_تهیونگ لطفن هق منو کجا میبری هق
+ششش ساکتتت
_خواهش میکنم هق هق چرا اینطوری شدی احساس میکنم یکی دی که هستی هق
+یونا خفه شوووو خفه شوووو
_بگو کجا میبری منو مامانم نگرانم میشه
+به درک
پارت ۶
۱۰ کامنت
۵ لایک
خواست که یکی دیگم بهش بزنه که دوستش دستشو گرفت
♧تهیونگ کافیه چرا اینطوری میکنی
_هق هق هق هق
تهیونگ یونا رو ول کرد و افتاد زمین
+ببینم به تو چه ربطی داره هانننن یونا دوست دختره توی یامن هان
♧ته ببین...(بهش مشت زد)
+بهت ربطی ندارهههه
ته ته خیلییییی عصبی بود در حدی که صورته بهترین دوستشوهم با خاک یک سان کرد
بقیع بازم اومدن و ته رو ازش جدا کردن
ته اون هارو ول کرد و اومد تورو بلند کرد
+باهام بیااا
دستتو انقدر محکم گرفته بود که انگار میخواست جدا شن
_تهیونگ خواهشن میکنم هق ولم کن هق هق
+خفه شووو،،،زور باش سوار ماشین شو
خودشم سوار شد،،،،،،خیلی سریع رانندگی میکرد از جلوی خونتم رد شد ولی نگه نداشت
_ت..تهیونگ چی کار میکنی نگه دار
+.....
_تهیونگ لطفن هق منو کجا میبری هق
+ششش ساکتتت
_خواهش میکنم هق هق چرا اینطوری شدی احساس میکنم یکی دی که هستی هق
+یونا خفه شوووو خفه شوووو
_بگو کجا میبری منو مامانم نگرانم میشه
+به درک
پارت ۶
۱۰ کامنت
۵ لایک
۷.۹k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.