من نوشتم عشق او وابستگی تفسیر کرد

من نوشتم عشق، او وابستگی تفسیر کرد
حسرت و بغضِ عجیبی در گلویم گیر کرد

خواب‌ دیدم روحِ من دارد به دوزخ می‌رود
خوابگر کابوس من را خستگی تعبیر کرد

در نگاه آینه انگار می‌سوزد کسی
لعنتی این هم فقط درد مرا تکثیر کرد

کافرم یا اهل دین، دیگر چه فرقی می‌کند
مادرم حتی مرا در ذهن خود تکفیر کرد

در نگاهم ردِ پایِ آتشی جا مانده است
مولوی امثال من را مثل نی تصویر کرد

منطق دیوانگان را دوست دارم، این جنون
آخرش برد و مرا در گوشه‌ای زنجیر کرد

#امیر_اخوان


💫🎋
دیدگاه ها (۱)

بوے رفتن مے دهد با من مدارا کردنت سخت دلتنگم براے اخم و دعوا...

دل بی کس و تنهاست ، نخندم چکنماین عاقبت ماست ، نخندم چ...

نداند رسم یاری بی وفا یاری که من دارمبه آزار دلم کوشد دل‌آزا...

من ندانستم از اول كه تو بى مهر و وفايىعهد نابستن از آن بِهْ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط