ادامه پارت قبلی (۸)
ادامه پارت قبلی (۸)
ا.ت: تو چرا هیچ کاری نمیکردی هاا؟؟
کوک: هیچ کاری نمیکردم؟ من داشتم بهش میگفتم پاشو پا نمیشد که تو اومدی وحشی گری در آوردیی
ا.ت: خب میتونستی هلش بدی اونور ببین کوک من رو این چیزا حساسم نکن دیگه
کوک: ا.ت خیلی بزرگش نمیکنی؟؟
ا.ت: بزرگش میکنم اگه یه پسر باهام این کارو میکرد تو چیکار میکردی هاا؟
کوک: پسره رو همونجا جر میدادم و خودتم هم ب گ ا میرفتی
ا.ت: میبینی منم الان همین حسو دارم
(میزنه زیر گریه)
کوک ا.ت رو براید استایل بغل میکنه و به زور میزارتش تو ماشین
ا.ت: ولم کننن عههههه (با گریه)
کوک: هیششش هیچی نمیگی
که ماشین رو روشن میکنه و میرن سمت عمارت بعد از چند مین میرسن کوک ا.ت رو بغل میکنه و میبرتش تو اتاقشون ا.تو پرت میکنه رو تخت و......
ا.ت: تو چرا هیچ کاری نمیکردی هاا؟؟
کوک: هیچ کاری نمیکردم؟ من داشتم بهش میگفتم پاشو پا نمیشد که تو اومدی وحشی گری در آوردیی
ا.ت: خب میتونستی هلش بدی اونور ببین کوک من رو این چیزا حساسم نکن دیگه
کوک: ا.ت خیلی بزرگش نمیکنی؟؟
ا.ت: بزرگش میکنم اگه یه پسر باهام این کارو میکرد تو چیکار میکردی هاا؟
کوک: پسره رو همونجا جر میدادم و خودتم هم ب گ ا میرفتی
ا.ت: میبینی منم الان همین حسو دارم
(میزنه زیر گریه)
کوک ا.ت رو براید استایل بغل میکنه و به زور میزارتش تو ماشین
ا.ت: ولم کننن عههههه (با گریه)
کوک: هیششش هیچی نمیگی
که ماشین رو روشن میکنه و میرن سمت عمارت بعد از چند مین میرسن کوک ا.ت رو بغل میکنه و میبرتش تو اتاقشون ا.تو پرت میکنه رو تخت و......
۵.۵k
۰۹ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.