چند روزی است که تنها به تو می اندیشم...از خودم غافلم اما
همه ی روز به تصویر تو می پردازم...همه ی گریه ی شب را به تو می اندیشم ❤
چیستی؟ خواب و خیالی؟ سفری؟ خاطره ای؟...که در این خلوت شب ها به تو می اندیشم ❤
لحظه ای یاد تو از خاطر من خارج نیست...یا در آغوش منی یا به تو می اندیشم❤ گر آینده به یک پنجره تبدیل شود...پشت آن پنجره حتی به تو می اندیشم ❤ تو به حافظ، به حقیقت، به غزل دلخوش باش...من به افسانه نیما به تو می اندیشم ❤ نه به اندیشه ی زیبا، نه به احساس لطیف...که به تلفیقی از این ها به تو می اندیشم ❤ تو به زیبایی دنیایی که می اندیشی؟...من که تنها به تو، تنها به تو می اندیشم ❤
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.