★هایبرید شیطون من★
★هایبرید شیطون من★
پارت پانزده...
×پس چرا برام تیکه تیکش نکردی تهیونگی؟!
تهیونگ سرشو رو شونش خم کرد و به صورت کیوت و بانمک جونگکوک خیره شد و تکخند آرومی کرد چطور میتونست انقدر ساده با نمک باشه؟!
×مستر کریسی نمیزاره از چاقو استفاده کنم پس باید برام تیکه تیکش کنی تهیونگی.
_مستر کریسیت خیلی لوست کرده من اگه هایبرید داشتم قطعا انقدر لوسش نمیکردم.
روبروی جونگکوک پشت میز روی صندلیش نشست و بشقابو جلو خودش کشید و استیک رو به تیکه های کوچیک برش داد و دوباره بشقابو جلو جونگکوک گذاشت.
_حالا بخور.
جونگکوک چنگالو ورداشت و داخل تیکه گوشتی فرو کرد.
×شانس اوردی گشنم بود وگرنه حالا حالا ها میخواستم باهات قهر بمونم!
از کیوتیش تکخند جذابی کرد . کمکم احساس کرد اشتهای خودش هم برای غذا خوردن برگشته!
همینطور که تیکه گوشتو برش میداد و توی دهنش میزاشت زیر چشمی به جونگکوکو نگاه میکرد که سر انگشتای سسیشو توی دهنش میبرد و با صدا لیس میزد.
_مستر کریسیت نوشیدنی بهت چی میده؟
جونگکوک با لپای پر سرشو از بشقاب گرفت و به تهیونگ نگاه کرد و مثل توله های گیج سرشو روی شونش خم کرد و چند بار به کیوت ترین حالت ممکن پلک زد سعی کرد جملشو عوض کنه، بهتر نبود طعنه زدنو تموم میکرد؟به هرحال اون هیچی جز یه توله هایبرید نبود!
ادامه دارد....
حمایت فراموش نشه کوچولوعا
شما فوق العاده اید کوچولوعا❤
پارت پانزده...
×پس چرا برام تیکه تیکش نکردی تهیونگی؟!
تهیونگ سرشو رو شونش خم کرد و به صورت کیوت و بانمک جونگکوک خیره شد و تکخند آرومی کرد چطور میتونست انقدر ساده با نمک باشه؟!
×مستر کریسی نمیزاره از چاقو استفاده کنم پس باید برام تیکه تیکش کنی تهیونگی.
_مستر کریسیت خیلی لوست کرده من اگه هایبرید داشتم قطعا انقدر لوسش نمیکردم.
روبروی جونگکوک پشت میز روی صندلیش نشست و بشقابو جلو خودش کشید و استیک رو به تیکه های کوچیک برش داد و دوباره بشقابو جلو جونگکوک گذاشت.
_حالا بخور.
جونگکوک چنگالو ورداشت و داخل تیکه گوشتی فرو کرد.
×شانس اوردی گشنم بود وگرنه حالا حالا ها میخواستم باهات قهر بمونم!
از کیوتیش تکخند جذابی کرد . کمکم احساس کرد اشتهای خودش هم برای غذا خوردن برگشته!
همینطور که تیکه گوشتو برش میداد و توی دهنش میزاشت زیر چشمی به جونگکوکو نگاه میکرد که سر انگشتای سسیشو توی دهنش میبرد و با صدا لیس میزد.
_مستر کریسیت نوشیدنی بهت چی میده؟
جونگکوک با لپای پر سرشو از بشقاب گرفت و به تهیونگ نگاه کرد و مثل توله های گیج سرشو روی شونش خم کرد و چند بار به کیوت ترین حالت ممکن پلک زد سعی کرد جملشو عوض کنه، بهتر نبود طعنه زدنو تموم میکرد؟به هرحال اون هیچی جز یه توله هایبرید نبود!
ادامه دارد....
حمایت فراموش نشه کوچولوعا
شما فوق العاده اید کوچولوعا❤
۳.۸k
۱۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.