پارت 24
پارت 24
عشق در بیمارستان
شیرین چون یکی از دستاش شکسته نمیتونه کار زیادی انجام بده
شهاب) شیرین تو برو بشین سر میز من کارارو انجام میدم
شیرین) نه من کمکت میکنم
شیرین داشت پنیر رو برش برش میکرد که شهاب از پشت بهش چسبید و دستش رو رو دست شیرین گذاشت و داشتن باهم پنیر رو برش میکرد، نفس های داغ شهاب به گردن شیرین میخوره، شیرین یکم خجالت و تعجب میکنه....
شهاب)یکم با صدای بم) اومم عشقم
شیرین یکم با ترس) جانم ـ
شهاب) با صدای بم) این صبحونه ای که درست میکنی حتما خوشمزس
شیرین) خب نمیدونم تو اینطور فک میکنی
شهاب) اره
شیرین یکم درد داشت و اهمیتی نداد دوباره دردش بیشتر شد (درد دستش و زخماش) از درد سرگیجه داشت
شیرین یه لحظه میخاست بچرخه که رو به روی شهاب شه که خاست بیوفته که شهاب اونو گرفت
شهاب) شیرین.. شیرین! حالت خوبه؟؟ ها؟؟ببینم زندگیم حالت خوبه؟
شیرین)با بغض و چشمای پر اشک به شهاب نگا میکنه) اوم... 🥺
ویو شهاب
وقتی به اون چشمای مرواریدیش نگا کردم قلبم شکست چرا انقدر بغض کرده چرا داره گریه میکنه
شهاب) شیرین زندگیم چرا گریه میکنی چیزی شده، حالت خوبه؟ بریم دکتر؟؟
شیرین) با گریه) شهاب من من درد دارم دستم درد میکنه جای زخمام میسوزه 😭
شهاب) من فدا بشم بیا بریم دکتر مسکن بهت بزنه
شیرین) با گریه و خنده) زندگیم خودم دکترم 😭😂
شهاب) به زووور خندشو گرفت) عع... خب یادم رفت... خب خانم دکتر چیکار میتونید برا زنم کنید؟
شیرین یکم حالش بهتر شد چون شهاب خندوندش و باهاش شوخی کرد
شیرین) با خنده و صورت خیس) اممم خب باید قرص های ویتامینش رو بخوره و استراحت کنه البته همسرش باید باهاش باشه
شهاب) با خنده) اهووممم 😂 چه دکتری، تو باید لقبت دکتر عاشقان باشهـ 🤣
شیرین) عع😂😂
شهاب) خب زندگیم یه بغل و یه بوس بهم بده که صبحونتو بخوری و بری استراحت کنی که من برم دادگاه
شیرین) چشمم
شیرین شهابو بغل میکنه
شهاب) اخیشش
شیرین) بغلمو دوست داری 😂
شهاب) معلومه عاشق بغلتم
هالا یه بوس بهم بده
شیرین) هوم؟ اها اره بوس😅
شیرین شهابو تو لپش بوس میکنه
شهاب) احمم من راضی به این بوس نیستم
شیرین با خجالتی شهاب شیرین رو داشت میبوسید، شهاب هم خاست ل/ب شیرین رو بم/که که مادر شیرین اومد آشپز خونه
مادر شیرین) اووو ببخشید مزاحم لحظه ی عاشقانتون شدممم
شیرین خشکش زد
شهاب از خجالتی آب شد
شیرین)جدی) مامان...
مامان شیرین) با شوخی) ای کلک خو برو اتاقت
شیرین) ماماننننن بسسس کننن ععع
شهاب) ببخشید 😅
مامان شیرین)...
عشق در بیمارستان
شیرین چون یکی از دستاش شکسته نمیتونه کار زیادی انجام بده
شهاب) شیرین تو برو بشین سر میز من کارارو انجام میدم
شیرین) نه من کمکت میکنم
شیرین داشت پنیر رو برش برش میکرد که شهاب از پشت بهش چسبید و دستش رو رو دست شیرین گذاشت و داشتن باهم پنیر رو برش میکرد، نفس های داغ شهاب به گردن شیرین میخوره، شیرین یکم خجالت و تعجب میکنه....
شهاب)یکم با صدای بم) اومم عشقم
شیرین یکم با ترس) جانم ـ
شهاب) با صدای بم) این صبحونه ای که درست میکنی حتما خوشمزس
شیرین) خب نمیدونم تو اینطور فک میکنی
شهاب) اره
شیرین یکم درد داشت و اهمیتی نداد دوباره دردش بیشتر شد (درد دستش و زخماش) از درد سرگیجه داشت
شیرین یه لحظه میخاست بچرخه که رو به روی شهاب شه که خاست بیوفته که شهاب اونو گرفت
شهاب) شیرین.. شیرین! حالت خوبه؟؟ ها؟؟ببینم زندگیم حالت خوبه؟
شیرین)با بغض و چشمای پر اشک به شهاب نگا میکنه) اوم... 🥺
ویو شهاب
وقتی به اون چشمای مرواریدیش نگا کردم قلبم شکست چرا انقدر بغض کرده چرا داره گریه میکنه
شهاب) شیرین زندگیم چرا گریه میکنی چیزی شده، حالت خوبه؟ بریم دکتر؟؟
شیرین) با گریه) شهاب من من درد دارم دستم درد میکنه جای زخمام میسوزه 😭
شهاب) من فدا بشم بیا بریم دکتر مسکن بهت بزنه
شیرین) با گریه و خنده) زندگیم خودم دکترم 😭😂
شهاب) به زووور خندشو گرفت) عع... خب یادم رفت... خب خانم دکتر چیکار میتونید برا زنم کنید؟
شیرین یکم حالش بهتر شد چون شهاب خندوندش و باهاش شوخی کرد
شیرین) با خنده و صورت خیس) اممم خب باید قرص های ویتامینش رو بخوره و استراحت کنه البته همسرش باید باهاش باشه
شهاب) با خنده) اهووممم 😂 چه دکتری، تو باید لقبت دکتر عاشقان باشهـ 🤣
شیرین) عع😂😂
شهاب) خب زندگیم یه بغل و یه بوس بهم بده که صبحونتو بخوری و بری استراحت کنی که من برم دادگاه
شیرین) چشمم
شیرین شهابو بغل میکنه
شهاب) اخیشش
شیرین) بغلمو دوست داری 😂
شهاب) معلومه عاشق بغلتم
هالا یه بوس بهم بده
شیرین) هوم؟ اها اره بوس😅
شیرین شهابو تو لپش بوس میکنه
شهاب) احمم من راضی به این بوس نیستم
شیرین با خجالتی شهاب شیرین رو داشت میبوسید، شهاب هم خاست ل/ب شیرین رو بم/که که مادر شیرین اومد آشپز خونه
مادر شیرین) اووو ببخشید مزاحم لحظه ی عاشقانتون شدممم
شیرین خشکش زد
شهاب از خجالتی آب شد
شیرین)جدی) مامان...
مامان شیرین) با شوخی) ای کلک خو برو اتاقت
شیرین) ماماننننن بسسس کننن ععع
شهاب) ببخشید 😅
مامان شیرین)...
۲.۸k
۱۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.