پارت

پارت 25
عشق در بیمارستان
مامان شیرین) نه دوماد اشکال نداره

شهاب) خب من برم لباس بپوشم برم دادگاه

شیرین) خب من لقمه برات درس میکنم تو راه بخور

شهاب) اشتها ندارم زندگیم نه چیز خب ینی شیرین خانم...

مامان شیرین) ععع راحت باش دوماد...
شهاب) چشم

شیرین لقمه برا شهاب درست کرد، شهاب هم داشت کراواتش رو درس میکرد

شیرین) بیا زندگیم اینا هم لقمه

شهاب) دستت درد نکنه
بیا بغلم

شیرین، شهابو بغل میکنه

شهاب) اوفهههعه من قربونت برم زندگیم
شیرین) خدانکنه عشقم

شهاب) خب من برم داره دیرم میشه

شیرین) باشه مواظب خودت باش

شهاب) دیگه دست خداس
شیرین) عشقم
شهاب) جانم
شیرین) میشه امشب بریم دوتایی بیرون؟
شهاب) چشممم
شیرین) ذوق و رفتاری مثل بچه) واقعاااا؟؟ ما باهم میبری آلهههه؟؟ 😍😍😍

شهاب) اوم اره دخترم رو میبرم
شیرین) دخترت؟ 😂هوم باشه
دیدگاه ها (۰)

پارت 26 عشق در بیمارستانشیرین) دخترت؟ 😍هوم باشه شهاب) من برم...

بچه هااا دارممم پارت بعدی رو مینویسم میخام نزدیک چهار یا پنج...

پارت 24 عشق در بیمارستان شیرین چون یکی از دستاش شکسته نمیتون...

پارت 23 عشق در بیمارستان اوباش اسمات داره جنبه نداری نخون شه...

پارت ۲۱ فیک دور اما آشنا

خون آشام عزیز (73)

آبنبات تلخ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط