part :37
part :37
ویو تهیونگ (علامت ته +علامت کوک _)
فکر نمیکردم جونگ کوک به این سختی بزرگ شده باشه عاخه تاحالا نگفته بود که اینقدر پدرش عزیتش کرده .
باید براش یه زندگی بسازم که حتی اسم پدرشم یادش نیاد .نمیزارم دیگه کسی عزیتش کنه یا بهش زور بگه برامم مهم نیست خانواده خودم چی میگن مهم اینه که اونو خوشحال ببینم .
+بیداری
_عوم
+اگه پدرت بمیره .... چیکار میکنی ؟
_حتی واسش گریه هم نمیکنم . آدمی مثل اون حتی لیاقت یه قطره اشک هم نداره
+ولی هر چی باشه اون پدرته
سرش رو بلند کرد
_برا مهم نیست ... من پدری ندارم
+عاخه.....
_حالا من یه سوال میپرسم
دستمو کشیدم رو سرش
+جانم.... بگو
_تو وارس خانواده کیم هستی ؟
+نه....برادر بزرگترمه.....چطور ؟
_اگه تو وارس بودی نمیتونستیم باهم ازدواج کنیم
+چرا؟
_چون تو باید با یکی ازدواج میکردی که وارست رو به دنیا بیاره.... من که نمیتونستم بچه دار بشم
جفتمون زدیم زیر خنده
+اگه وارس خانواده منم بودم بازم باهات ازدواج میکردم
پیشونیش رو بوسیدم..... سرش رو برد داخل گردنم و یه نفس عمیق کشید و یه کیس مارک هم گذاشت
_ارباب
+جانم
_من عاشق عطر تنتم
+پس خودمو دوست نداری ؟
_نه
+نه ؟
_من دوست ندارم....چون تو تمام زندگی منی
+هی پسر یه لحظه قلبم وایساد
_خودت یه لحضه فکر کن....مگه میشه تورو دوست نداشت
سرش رو با دستام بالا و لبشو میک زدم
ویو تهیونگ (علامت ته +علامت کوک _)
فکر نمیکردم جونگ کوک به این سختی بزرگ شده باشه عاخه تاحالا نگفته بود که اینقدر پدرش عزیتش کرده .
باید براش یه زندگی بسازم که حتی اسم پدرشم یادش نیاد .نمیزارم دیگه کسی عزیتش کنه یا بهش زور بگه برامم مهم نیست خانواده خودم چی میگن مهم اینه که اونو خوشحال ببینم .
+بیداری
_عوم
+اگه پدرت بمیره .... چیکار میکنی ؟
_حتی واسش گریه هم نمیکنم . آدمی مثل اون حتی لیاقت یه قطره اشک هم نداره
+ولی هر چی باشه اون پدرته
سرش رو بلند کرد
_برا مهم نیست ... من پدری ندارم
+عاخه.....
_حالا من یه سوال میپرسم
دستمو کشیدم رو سرش
+جانم.... بگو
_تو وارس خانواده کیم هستی ؟
+نه....برادر بزرگترمه.....چطور ؟
_اگه تو وارس بودی نمیتونستیم باهم ازدواج کنیم
+چرا؟
_چون تو باید با یکی ازدواج میکردی که وارست رو به دنیا بیاره.... من که نمیتونستم بچه دار بشم
جفتمون زدیم زیر خنده
+اگه وارس خانواده منم بودم بازم باهات ازدواج میکردم
پیشونیش رو بوسیدم..... سرش رو برد داخل گردنم و یه نفس عمیق کشید و یه کیس مارک هم گذاشت
_ارباب
+جانم
_من عاشق عطر تنتم
+پس خودمو دوست نداری ؟
_نه
+نه ؟
_من دوست ندارم....چون تو تمام زندگی منی
+هی پسر یه لحظه قلبم وایساد
_خودت یه لحضه فکر کن....مگه میشه تورو دوست نداشت
سرش رو با دستام بالا و لبشو میک زدم
۹.۵k
۰۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.