پارت

پارت 1
رازی در جنگل

+امروز هم مثل روز های دیگه به جنگل رفتم و وسط رودخونه جای که چمن رویده بود دراز کشیدم همیشه براو ایپ چمن ها الهام بخش اینکه این چمن ها تو این سختی رشتد کردن دستم داخل اب کردم ولی یچیزی فرق داشت احساس کردم یکی داره منو نگاه میکنه ولی کی اونو اینجا به دوربرم نگاه کردم هیچکس نبود

_درست همونجوری که نگهبانا گفت بودن اومد سر ساعت ولی چرا یک انسان وارد قلمرو من شده. خوب بهتر یک معرفی کنم من ارباب پری ها هستم بالاهای به رنگ مشکی و بنفش تیره و خیلی خوش قیافه هم هست تمام قلمفجادوی عاشق من هستند. ولی من نه من تا الان از هیچکس خوشم نیومده ولی اون انسان انگار یه چیزی درونش منو جذب خودش میکنه ولی فعلا نباید برم سمتش

+کافی دارم میترسم بهتر برم

شرط 3لایک
دیدگاه ها (۰)

راز جنگل پارت 2+کافی دارم میترسم بهتر برم ولی اینجا که کسی ن...

پارت ۳راز جنگل +نکنه نه بابا پری نه امکان نداره بهتر برم خون...

سلام من اتم ۲۲سالم و از خانوادم جدا زندگی میکنم و مهندس ربات...

-هلن وایسا احمق+نمیخوام -برو به درک اصلا +الان ساعت پنج نیم ...

عزیز ترین کسشخصیت ها: پارک جیمین پارک چونگ اهچونگ اهسلام من ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط