معلم من
معلم من
کوک هم همونجا بودو داشت ازش فیلم میگرفت.
به سمتش رفتمو بوسه ای روی دستش که درحال فیلم برداری بود گذاشتم.
سریع نگاهشو بهم داد و انگار که خیالش راحت شده باشه بغلم کرد و بعد با حالت کیوت و تخثی ازم جدا شد.
کوک:یااا چرا اومدی؟!
با تعجب بهش نگاه کردم که گفت:
میخاستم این فیلمو به تو نشون بدم.
با این حرفش خنده بلندی کردم که توجه همه به سمت ما جلب شد.
آروم سرمو به عنوان عذر خواهی پایین آوردم و دست کوکو کشیدمو به سمت خونه راه افتادیم.
کوک شروع کرد از کل روزش گفتن ولی بیشترش من کنارش بودم و این خوشحالم میکرد.
ادامه دارد.....
کوک هم همونجا بودو داشت ازش فیلم میگرفت.
به سمتش رفتمو بوسه ای روی دستش که درحال فیلم برداری بود گذاشتم.
سریع نگاهشو بهم داد و انگار که خیالش راحت شده باشه بغلم کرد و بعد با حالت کیوت و تخثی ازم جدا شد.
کوک:یااا چرا اومدی؟!
با تعجب بهش نگاه کردم که گفت:
میخاستم این فیلمو به تو نشون بدم.
با این حرفش خنده بلندی کردم که توجه همه به سمت ما جلب شد.
آروم سرمو به عنوان عذر خواهی پایین آوردم و دست کوکو کشیدمو به سمت خونه راه افتادیم.
کوک شروع کرد از کل روزش گفتن ولی بیشترش من کنارش بودم و این خوشحالم میکرد.
ادامه دارد.....
۱۵.۰k
۲۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.