روشنایی پس از تاریکی
روشنایی پس از تاریکی
پارت 9
یه چند دیقه از فیلم گذشته بود که یهو یه تیر خورد به پنجره شیشه شکست چن تا تیر دیگه داشتن خونه رو به رگبار می بستن ترسیده بودم و قلبم تند تند میزد سرم گیج میرفت
تهیونگ با حالت خیلی عصبی و نگران دست منو گرفته بود
اما یه دفه زیر قلبم یه سوزش حس کردم تهیونگو دیدمذکه با ترس و گریه شدید بهم نگاه میکرد و سیاهی
ویو تهیونگ
داشتیم فیلمو میدیدیم که یهو تیر اندازی شد از هر طرف یه تیر میومد دست ا/ت رو گرفته بودم که یهو دیدم زیر قفسه سینش خونیه بغض کرده بودم ترسیده بودم که یهو بیهوش شد با نگرانی و گریه ی زیاد ا/ت رو براید استایل بغل کردم به بادیگاردا گفتم مواظب عمارت باشن و فقط گاز میدادم اصلا به چیز دیگه ای فکر نمیکردم فقط میرفتم که به بیمارستان رسیدیم
+ا/ت... ا/... ت تو.. توروخدا منو ول نکن خوا.. هش میک.. کنم(با گریه ی خیلیییی شدید جوری که نفسش بالا نمیومده)
(پرستار@)
+ خانم تورو... خدا ا/تمو نجات بدین توروخدا... هق.. (با گریه و هق هق)
@باشه اقا هرکاری ازمون بر بیاد انجام میدیم
بعد از معاینه ا/ت گفتن
@خانم پارک خون زیادی از دست دادن و بخواطر بیماری قلبی ای که دارن قلبشون خیلی ضعیفه و از یه طرف تیر دقیقا پایین قلبشون برخورد کرده باید عمل بشن اما باید امادگی هر اتفاقی رو داشته باشین
+ ی.. یعنی.. چی خانم دکتر هر.. چیز.. ی یعنی.. چی؟ توروخد ا/تمو نجات بدینننن (با هق هق زیاددد و عربده)
@اروم باشید اقا هرکاری ازمون بر بیاد انجام میدیم
ا/ت رو بردن اتاق عمل
+ ا/ت توروخدااا منو تنها نذار من بدون تو نمیتونمممم(عربده با گریه ی زیاد)
ویو 6 ساعت بعد
+ ا/ت هنوز نیومده بیرون یعنی چی؟ نه ا/ت... ا/ت ی من خیلی قویه اون... اون منو تنها نمیذاره(با گریه و خنده عصبی ترکیبی سمی😂)
دکتر اومد بیرون
+ خانم دکتر ا/ت حالش خوبه نه؟ اره کی میتونم مرخصش کنم؟ (نگرانو با گریه و خنده عصبی)
@ اقای کیم عملش تموم شده اما حال همسرتون وخیمه چون تیر پایین قلبشون برخورد کرده هنوز خطر مرگ از بین نرفته فعلا ایشون توی کما هستن
+یع.. یعنی چی؟ نه.. نه.. ا/ت من حالش خوبه نهههه(عربده)
ویو دو ماه بعد
ا/ت هنوز تو کماست دلم برای چشای قشنگش تنگ شده امروز میخوام برم دیدنش....
------------------------------------------
حمایت کنید پنج تا لایک در اومد😂💜🗿🚬
پارت 9
یه چند دیقه از فیلم گذشته بود که یهو یه تیر خورد به پنجره شیشه شکست چن تا تیر دیگه داشتن خونه رو به رگبار می بستن ترسیده بودم و قلبم تند تند میزد سرم گیج میرفت
تهیونگ با حالت خیلی عصبی و نگران دست منو گرفته بود
اما یه دفه زیر قلبم یه سوزش حس کردم تهیونگو دیدمذکه با ترس و گریه شدید بهم نگاه میکرد و سیاهی
ویو تهیونگ
داشتیم فیلمو میدیدیم که یهو تیر اندازی شد از هر طرف یه تیر میومد دست ا/ت رو گرفته بودم که یهو دیدم زیر قفسه سینش خونیه بغض کرده بودم ترسیده بودم که یهو بیهوش شد با نگرانی و گریه ی زیاد ا/ت رو براید استایل بغل کردم به بادیگاردا گفتم مواظب عمارت باشن و فقط گاز میدادم اصلا به چیز دیگه ای فکر نمیکردم فقط میرفتم که به بیمارستان رسیدیم
+ا/ت... ا/... ت تو.. توروخدا منو ول نکن خوا.. هش میک.. کنم(با گریه ی خیلیییی شدید جوری که نفسش بالا نمیومده)
(پرستار@)
+ خانم تورو... خدا ا/تمو نجات بدین توروخدا... هق.. (با گریه و هق هق)
@باشه اقا هرکاری ازمون بر بیاد انجام میدیم
بعد از معاینه ا/ت گفتن
@خانم پارک خون زیادی از دست دادن و بخواطر بیماری قلبی ای که دارن قلبشون خیلی ضعیفه و از یه طرف تیر دقیقا پایین قلبشون برخورد کرده باید عمل بشن اما باید امادگی هر اتفاقی رو داشته باشین
+ ی.. یعنی.. چی خانم دکتر هر.. چیز.. ی یعنی.. چی؟ توروخد ا/تمو نجات بدینننن (با هق هق زیاددد و عربده)
@اروم باشید اقا هرکاری ازمون بر بیاد انجام میدیم
ا/ت رو بردن اتاق عمل
+ ا/ت توروخدااا منو تنها نذار من بدون تو نمیتونمممم(عربده با گریه ی زیاد)
ویو 6 ساعت بعد
+ ا/ت هنوز نیومده بیرون یعنی چی؟ نه ا/ت... ا/ت ی من خیلی قویه اون... اون منو تنها نمیذاره(با گریه و خنده عصبی ترکیبی سمی😂)
دکتر اومد بیرون
+ خانم دکتر ا/ت حالش خوبه نه؟ اره کی میتونم مرخصش کنم؟ (نگرانو با گریه و خنده عصبی)
@ اقای کیم عملش تموم شده اما حال همسرتون وخیمه چون تیر پایین قلبشون برخورد کرده هنوز خطر مرگ از بین نرفته فعلا ایشون توی کما هستن
+یع.. یعنی چی؟ نه.. نه.. ا/ت من حالش خوبه نهههه(عربده)
ویو دو ماه بعد
ا/ت هنوز تو کماست دلم برای چشای قشنگش تنگ شده امروز میخوام برم دیدنش....
------------------------------------------
حمایت کنید پنج تا لایک در اومد😂💜🗿🚬
۵.۱k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.