مافیای من
#مافیای_من
P:30
(ویو ا.ت)
ا.ت: باشه بابا جنتلمن
با حرفم از اون سیس در اومدو معترض گفت
فلیکس: بابا یه بار منو ضایع نکن ببینیم چی میشه
بدون توجه به حرفش به سنت یکی از تفنگا رفتم و برشون داشتم(تو بعضی از اتاق های تخلیه ی خشم تفنگم هست)
بلافاصله فلیکس هم یه تفنگ برداشت و به سمت هدف ها رفت
دوباره سیس خر شرکو گرفت
تفنگو با دست چپش گرفت
نشونه گرفت و شلیک کرد که دقیقا خورد وسط هدف
بغلش وایستادم و با پوزخند گفتم
ا.ت: ترشی نخوری یه چیزی میشیا
با دلخوریه ساختگی گفت
فلیکس: نمیشه مثل آدم تعریف کنی؟!
نچی زیرلب گفتم و بعد ادامه دادم
ا.ت: حالا نوبت منه!!
تک خنده ای کردو گفت
فلیکس: نکنه فکر کرد......
حرفش با شلیک تفنگ توی دستم قطع شد
به هدف نگاه کردم
دقیق زده بودم وسطه وسط
رومو برگردوندمو به فلیکسی که دهنش باز مونده بود نگاه کردم
با دیدنش پوزخندی زدم و رومو برگردوندم
به سمن چوب بیسبال رفتم و برش داشتم
نظرتون چیه
اگه بده دیگه ننویسم😅🥺
P:30
(ویو ا.ت)
ا.ت: باشه بابا جنتلمن
با حرفم از اون سیس در اومدو معترض گفت
فلیکس: بابا یه بار منو ضایع نکن ببینیم چی میشه
بدون توجه به حرفش به سنت یکی از تفنگا رفتم و برشون داشتم(تو بعضی از اتاق های تخلیه ی خشم تفنگم هست)
بلافاصله فلیکس هم یه تفنگ برداشت و به سمت هدف ها رفت
دوباره سیس خر شرکو گرفت
تفنگو با دست چپش گرفت
نشونه گرفت و شلیک کرد که دقیقا خورد وسط هدف
بغلش وایستادم و با پوزخند گفتم
ا.ت: ترشی نخوری یه چیزی میشیا
با دلخوریه ساختگی گفت
فلیکس: نمیشه مثل آدم تعریف کنی؟!
نچی زیرلب گفتم و بعد ادامه دادم
ا.ت: حالا نوبت منه!!
تک خنده ای کردو گفت
فلیکس: نکنه فکر کرد......
حرفش با شلیک تفنگ توی دستم قطع شد
به هدف نگاه کردم
دقیق زده بودم وسطه وسط
رومو برگردوندمو به فلیکسی که دهنش باز مونده بود نگاه کردم
با دیدنش پوزخندی زدم و رومو برگردوندم
به سمن چوب بیسبال رفتم و برش داشتم
نظرتون چیه
اگه بده دیگه ننویسم😅🥺
۷.۰k
۳۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.