تقصیر تو نیست

تقصیر تو نیست...
من نباید تو را به زور کنار خودم نگه میداشتم
که حتی مجبور شوی
تنظیمات آخرین بازدیدت را هم دست کاری کنی.
حالا اما میخواهم
درهمان چشم هایی که برایشان میمیردم زل بزنم
و بگویم "تو آزادی برو "
نه که مغرور باشم
و ناز کشیدن را بلد نباشم ، نه
فقط میخواهم به تو فرصت بدهم
تا بروی دورهایت را بزنی بگردی
ببینی کسی مثلِ من خبر ازعادت های ِ تو دارد یا نه
مثلا اینکه هر روز ساعت هفت و نیم صبح بیدار میشوی
و حتما روی میز صبحانه ات باید شیر گرم باشد
یا اینکه چقدر دوست داری مدت ها پشت تمام بوتیک های لباس چرم بایستی و نگاهشان کنی
یا برای سرد کردن چایت درونش یخ بی اندازی...
برو دور هایت را بزن ببین
کسی را پیدا میکنی
که برای دوست داشتنت تمام غرورش را زیر پا بگذارد و
اصلا برایش فرقی نکند
آخرین بار تو پیام داده باشی یا نه
و
هر زمان نیاز داشت
بگوید "دوستت دارم "
بدون شک بگوید...
برو ولی این بار که دست خالی آمدی باز هم به خودم برگرد
دیوانگیست
اما من حتی آن موقع هم بدون شرط "دوستت دارم" 💔 😢
دیدگاه ها (۱)

دیدی وقتی بسوزی تاچندساعت اول،هیچ سوزش ودردی حس نمیکنی؟!فقط ...

مثلِ سایه تو دل سیاهیمثلِ بارون توی روز آفتابیمثلِ سپیدیِ دم...

ببین من آدم دروغ و دغل بافتن نیستم...نمیگم تو اولیمی،بودن!قب...

یک روز از همان روزهای تلخ بعد از رفتنش به خودم گفتمحق ات است...

چند پارتی نامجوندرخواستیپارت ۲ببخشید به خاطر چند روز تاخیر🫶ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط