Part{17}
Part{17}
&من برم پیشش
_اوهوم...
تهیونگ رفت پیشش منم بعد از نیم ساعت نشستن تو سالن تصمیم گرفتم دیگه برم بخوابم چون شب شده بود....
داشتم میرفتم بالا که تهیونگ اومد
&بت پیشنهاد میکنم اصلا باهاش حرف نزنی چون عاقبت خوبی نداره
_یاااااا این چرا انقد وحشیه
&دیگه دیگه اخلاقش همینه کلا همیشه خشنه
_اوففففف خیله خب دیگه من میرم بخوابم
&اوکی شب بخیر
_اوهوم شب بخیر
رفتم بالا تو اتاق که دیدم کوک ساعدشو گذاشته رو صورتش....بنظر میومد خواب نباشه.....نمیدونم؛
رفتم لباسمو با یه هودی لش و شلوار راحتی عوض کردمو خوابیدم...
کوک ویو:
خیلی عصبی بودم اصلا دلم نمیخواست سر ا/ت داد بزنم ولی زیادی میرفت رو مخم منم اعصاب درست حسابی ندارم وقتی عصبی میشم کنترلمو از دست میدم.......ا/ت اومد رو تخت و به سه نکشیده خوابش برد...منم چشمام گرم شدو خوابیدم....
فردا صبح
ا/ت ویو:
واییییییی راستی امروز قرار بود برم پیش لیا خیلی ذوق دارم.....
+صب بخیر
_هاااا اها صب بخیر حواسم نبود....راستی امروز قرار بود بریم پیش لیا مگه نه؟
+اره الان ساعت ۱۰ ساعت ۱ اماده باش میام دنبالت
_اوهوم باشه
+راستی تهیونگم باهامون میاد
_اون دیگه چرا؟
+نمیتونم که مهمونو تو خونه تنها بزارم
_اوک
+خیله خب دیگه من میرم
_ی...یه سوال تو اصن کجا میری؟
+فک نکنم برای رفت امدم باید بهت جواب پس بدم
_او...اوهوم..
واااا این چشه نه به چند روز پیش ک مث پروانه دورم بود نه به دیشبشو الان......اوف ولش کن اصلا دلم نمیخواد امروزمو خراب کنم قراره برم بهترین دوستمو ببینم وایییی....البته دوستم نگیم بهتره بگم خانوادم...
لباسمو عوض کردمو دست و صورتمو شستم رفتم پایین صبحونه بخورم
_سلاممممم اجوما جونم
@سلام دختر خوشگلم چی شده شاد و شنگولی
_وای نگو اجوما امروز قراره برم بهترین دوستمو ببینم خیلی ذوق دارم
@ایشالا همیشه شاد باشی خوشگلم بیا بشین صبحونه امادس
_مرسی عزیزمممم
نشستم صبحونه خوردمو به ساعت نگاه کردم یا علییییی کی شد ساعت ۱۱ البته هنوز وقت داشتم پس رفتم پیش خرگوش کوچولوم تو حیاط
_سلامممم خوشگلم....وایی چقد دلم برات تنگ شده بود....باورت نمیشه امروز قراره برم پیش بهترین دوستم خیلی ذوق دارم...
ساعت ۱۲:
ساعت ۱۲ بود باید کم کم اماده بشم رفتم حموم یه دوش ۲۰ مینی گرفتم و اومدم بیرون روتین همیشگیمو انجام دادمو یه ریمل و خط چشم کوچولو با یکم تینت زدم موهامم خرگوشی بستم و یه تیپ کیوت بامزه صورتی مشکی زدم.....ساعت ۵ دقیقه مونده به ۱۲ بود دیگه الانا جونگ کوک میرسه....کوله خرگوشیمم برداشتمو رفتم پایین.....صدای بوق ماشین کوک اومد از اجوما خدافظی کردمو رفتم سوار ماشین بشم....
&+سلام
_سلام به همه.....راستی کوک من ادرسشو بلدم برو بهت میگم...
+اوک
شرایط پارت بعد:
۲۰ لایک
۱۰ کامنت
&من برم پیشش
_اوهوم...
تهیونگ رفت پیشش منم بعد از نیم ساعت نشستن تو سالن تصمیم گرفتم دیگه برم بخوابم چون شب شده بود....
داشتم میرفتم بالا که تهیونگ اومد
&بت پیشنهاد میکنم اصلا باهاش حرف نزنی چون عاقبت خوبی نداره
_یاااااا این چرا انقد وحشیه
&دیگه دیگه اخلاقش همینه کلا همیشه خشنه
_اوففففف خیله خب دیگه من میرم بخوابم
&اوکی شب بخیر
_اوهوم شب بخیر
رفتم بالا تو اتاق که دیدم کوک ساعدشو گذاشته رو صورتش....بنظر میومد خواب نباشه.....نمیدونم؛
رفتم لباسمو با یه هودی لش و شلوار راحتی عوض کردمو خوابیدم...
کوک ویو:
خیلی عصبی بودم اصلا دلم نمیخواست سر ا/ت داد بزنم ولی زیادی میرفت رو مخم منم اعصاب درست حسابی ندارم وقتی عصبی میشم کنترلمو از دست میدم.......ا/ت اومد رو تخت و به سه نکشیده خوابش برد...منم چشمام گرم شدو خوابیدم....
فردا صبح
ا/ت ویو:
واییییییی راستی امروز قرار بود برم پیش لیا خیلی ذوق دارم.....
+صب بخیر
_هاااا اها صب بخیر حواسم نبود....راستی امروز قرار بود بریم پیش لیا مگه نه؟
+اره الان ساعت ۱۰ ساعت ۱ اماده باش میام دنبالت
_اوهوم باشه
+راستی تهیونگم باهامون میاد
_اون دیگه چرا؟
+نمیتونم که مهمونو تو خونه تنها بزارم
_اوک
+خیله خب دیگه من میرم
_ی...یه سوال تو اصن کجا میری؟
+فک نکنم برای رفت امدم باید بهت جواب پس بدم
_او...اوهوم..
واااا این چشه نه به چند روز پیش ک مث پروانه دورم بود نه به دیشبشو الان......اوف ولش کن اصلا دلم نمیخواد امروزمو خراب کنم قراره برم بهترین دوستمو ببینم وایییی....البته دوستم نگیم بهتره بگم خانوادم...
لباسمو عوض کردمو دست و صورتمو شستم رفتم پایین صبحونه بخورم
_سلاممممم اجوما جونم
@سلام دختر خوشگلم چی شده شاد و شنگولی
_وای نگو اجوما امروز قراره برم بهترین دوستمو ببینم خیلی ذوق دارم
@ایشالا همیشه شاد باشی خوشگلم بیا بشین صبحونه امادس
_مرسی عزیزمممم
نشستم صبحونه خوردمو به ساعت نگاه کردم یا علییییی کی شد ساعت ۱۱ البته هنوز وقت داشتم پس رفتم پیش خرگوش کوچولوم تو حیاط
_سلامممم خوشگلم....وایی چقد دلم برات تنگ شده بود....باورت نمیشه امروز قراره برم پیش بهترین دوستم خیلی ذوق دارم...
ساعت ۱۲:
ساعت ۱۲ بود باید کم کم اماده بشم رفتم حموم یه دوش ۲۰ مینی گرفتم و اومدم بیرون روتین همیشگیمو انجام دادمو یه ریمل و خط چشم کوچولو با یکم تینت زدم موهامم خرگوشی بستم و یه تیپ کیوت بامزه صورتی مشکی زدم.....ساعت ۵ دقیقه مونده به ۱۲ بود دیگه الانا جونگ کوک میرسه....کوله خرگوشیمم برداشتمو رفتم پایین.....صدای بوق ماشین کوک اومد از اجوما خدافظی کردمو رفتم سوار ماشین بشم....
&+سلام
_سلام به همه.....راستی کوک من ادرسشو بلدم برو بهت میگم...
+اوک
شرایط پارت بعد:
۲۰ لایک
۱۰ کامنت
۱۵.۴k
۰۳ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.