من تو را در شمارِ ستاره ها
من تو را در شمارِ ستاره ها
گاه چون قداستِ جلوه ی ماه
به گرمی و روشنیِّ خورشید
همچو آرامشِ شبهای سیاه
دوستت دارم و دارم دوستت
روبراهم گرچه با گریه و آه...
خنده کردند حسودان گفتند
کرده ایی عمرِ گران را به تباه
آه از زخمِ زبان و دلم ، آه
تو نرنجی به چنین فعلِ گناه
به خیالم تو بیا گاه به گاه
دوستت دارم و دارم دوستت
روبراهم ،گرچه با گریه و آه...
گاه چون قداستِ جلوه ی ماه
به گرمی و روشنیِّ خورشید
همچو آرامشِ شبهای سیاه
دوستت دارم و دارم دوستت
روبراهم گرچه با گریه و آه...
خنده کردند حسودان گفتند
کرده ایی عمرِ گران را به تباه
آه از زخمِ زبان و دلم ، آه
تو نرنجی به چنین فعلِ گناه
به خیالم تو بیا گاه به گاه
دوستت دارم و دارم دوستت
روبراهم ،گرچه با گریه و آه...
۵.۴k
۲۸ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.