اسم عشق یک مافیا
اسم عشق یک مافیا
۶۰
ویو: هان و سوجون به سمت رونا رفتن همه براشون عادی بود
ولی جئون خیلی کنجکاو بود بدونه کیه که اینقدر از اون بهتره
رونا اولین بارش نبود که مسابقه می داد و اولین بردش هم نبود
هان: دختر گل کاشتی ( بغلش کرد)
سوجون: مثل همیشه عالی
رونا : داداشا پول رد کنید بیاد
هان: من که خودم واریز کردم ......می دونستم می بردی
سوجون: منم
رونا: ( در حالی که دستاش دور گردن هان و سوجون بود ) چرا
هر دفعه الکی شرط بندی می کنید
جونگ کوک اومد جلو و دقیقا جلوی رونا ایستاد و با پوزخندی بهش نگاه کرد
ول هنوز از هویت این دختر خبر نداشت بدجور این دختر براش زرنگ بود
رونا هنوز ماسک و کلاهش در نیاورده بود هان و سوجون نگاهی به کوک انداختن
هان و سوجون: سلام آقای جئون
جونگ کوک: سلام ...شما هم از این کارا خوشتون میاد
هان: معلومه ..... یکی سرگرمی ها مون هست
جونگ کوک: ایشون کی هستن که همراه تون هستن
هان و سوجون: ( خندیدن )
جونگ کوک: ...............
رونا ماسک کلاهش برداشت جونگ کوک و نگاهی به رونا کرد
رونا: سلام استاد ( نیشخند)
جئون به شدت عصبی شده بود که چرا رونا همچین کارایی می کنه
جئون اصلأ رونا نشناخته بود
جونگ کوک: برات رونا این کارا خطرناک نیست ( عصبی و حرصی)
هان: مگه اولین بارش که خطرناک باشه براش ( در حالی که دستش دور گردن رونا)
سوجون: رونا از ۱۷ سالگی این کارش بود و کلأ حرفه ای هست
جونگ کوک: که اینطور ( عصبی حرصی)
رونا:................................

۶۰
ویو: هان و سوجون به سمت رونا رفتن همه براشون عادی بود
ولی جئون خیلی کنجکاو بود بدونه کیه که اینقدر از اون بهتره
رونا اولین بارش نبود که مسابقه می داد و اولین بردش هم نبود
هان: دختر گل کاشتی ( بغلش کرد)
سوجون: مثل همیشه عالی
رونا : داداشا پول رد کنید بیاد
هان: من که خودم واریز کردم ......می دونستم می بردی
سوجون: منم
رونا: ( در حالی که دستاش دور گردن هان و سوجون بود ) چرا
هر دفعه الکی شرط بندی می کنید
جونگ کوک اومد جلو و دقیقا جلوی رونا ایستاد و با پوزخندی بهش نگاه کرد
ول هنوز از هویت این دختر خبر نداشت بدجور این دختر براش زرنگ بود
رونا هنوز ماسک و کلاهش در نیاورده بود هان و سوجون نگاهی به کوک انداختن
هان و سوجون: سلام آقای جئون
جونگ کوک: سلام ...شما هم از این کارا خوشتون میاد
هان: معلومه ..... یکی سرگرمی ها مون هست
جونگ کوک: ایشون کی هستن که همراه تون هستن
هان و سوجون: ( خندیدن )
جونگ کوک: ...............
رونا ماسک کلاهش برداشت جونگ کوک و نگاهی به رونا کرد
رونا: سلام استاد ( نیشخند)
جئون به شدت عصبی شده بود که چرا رونا همچین کارایی می کنه
جئون اصلأ رونا نشناخته بود
جونگ کوک: برات رونا این کارا خطرناک نیست ( عصبی و حرصی)
هان: مگه اولین بارش که خطرناک باشه براش ( در حالی که دستش دور گردن رونا)
سوجون: رونا از ۱۷ سالگی این کارش بود و کلأ حرفه ای هست
جونگ کوک: که اینطور ( عصبی حرصی)
رونا:................................

- ۱۲.۲k
- ۱۴ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط