(تو مال منی) 𝑝𝑎𝑟𝑡 : ۲۲
(تو مال منی) 𝑝𝑎𝑟𝑡 : ۲۲
ا/ت : نامجون پس کمک کن بزاریمش توی ماشین
نامجون : باشه
لارا : منم میام
..نگران نباش آبجی خوب میشه
.....
........یونگی : خانم چیشده
ا/ت : دارم میبرمش پیش یه دکتر دیگه
یونگی : اوهوم بازم کمک خاستین بهم بگین
......
............
ویوا/ت :
رسیدیم
بازم اومدم به همون خونه ی بچگیام اصلن تغییر نکرده
یعنی الان باید با مامان و بابام روبهرو بشم؟
لارا : ا/ت پیاده شو رسیدیم
*زنگ در رو زدن
بابای ا/ت : بله
لارا : اهم منم بابا در رو باز کن
بابای ا/ت : ...... بچه ها خوش اومدین
ویو ا/ت : حتی دلم نمیخواد باهاش حرف بزنم
اما به خاطر کوک
ا/ت : خوبش کن
بابای ا/ت : بیاین تو
مامان ا/ت : کیه
(مامان ا/ت÷ بابای ا/ت ×)
×بچه هان
÷چی...
حح ا/ت دخترم بیا تو
.....
.........
÷میدونی چند وقته ندیدمت ا/تم
....نمیخوای یه کلمه هم با مامانت صحبت کنی ؟
ا/ت : دلم میخواس مثل
تموم مادر دخترایی که بعد یه مسافرت طولانی همو میبینن و بغل میکنن
بپرم بغلش و بوسش کنم اما
...نمیشد هر کاری کردم نتونستم با این سیاهی دلم کنار بیام
ا/ت : فقط اومدم کوک و خوب کنید
×چیشده چشه
ا/ت : تیر خورده نزدیکای قلبش و باید دربیاد
×بخوابونش رو تخت(روبه نامجون)
*معاینش میکنه
...
........
×متاسفم دخترم اما فقط با یه کار زنده میمونه
ا/ت : چه کاری ... هرچی باشه انجام میدم.
لایک ۷
کامنت ۱۰
💜🙏
ا/ت : نامجون پس کمک کن بزاریمش توی ماشین
نامجون : باشه
لارا : منم میام
..نگران نباش آبجی خوب میشه
.....
........یونگی : خانم چیشده
ا/ت : دارم میبرمش پیش یه دکتر دیگه
یونگی : اوهوم بازم کمک خاستین بهم بگین
......
............
ویوا/ت :
رسیدیم
بازم اومدم به همون خونه ی بچگیام اصلن تغییر نکرده
یعنی الان باید با مامان و بابام روبهرو بشم؟
لارا : ا/ت پیاده شو رسیدیم
*زنگ در رو زدن
بابای ا/ت : بله
لارا : اهم منم بابا در رو باز کن
بابای ا/ت : ...... بچه ها خوش اومدین
ویو ا/ت : حتی دلم نمیخواد باهاش حرف بزنم
اما به خاطر کوک
ا/ت : خوبش کن
بابای ا/ت : بیاین تو
مامان ا/ت : کیه
(مامان ا/ت÷ بابای ا/ت ×)
×بچه هان
÷چی...
حح ا/ت دخترم بیا تو
.....
.........
÷میدونی چند وقته ندیدمت ا/تم
....نمیخوای یه کلمه هم با مامانت صحبت کنی ؟
ا/ت : دلم میخواس مثل
تموم مادر دخترایی که بعد یه مسافرت طولانی همو میبینن و بغل میکنن
بپرم بغلش و بوسش کنم اما
...نمیشد هر کاری کردم نتونستم با این سیاهی دلم کنار بیام
ا/ت : فقط اومدم کوک و خوب کنید
×چیشده چشه
ا/ت : تیر خورده نزدیکای قلبش و باید دربیاد
×بخوابونش رو تخت(روبه نامجون)
*معاینش میکنه
...
........
×متاسفم دخترم اما فقط با یه کار زنده میمونه
ا/ت : چه کاری ... هرچی باشه انجام میدم.
لایک ۷
کامنت ۱۰
💜🙏
۲۶.۷k
۲۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.