───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
رفتی برادرت تنهاتر شد؛ رفتی مجیب عالم مضطر شد ♩♬♫
در دل نخلستان تا که علم افتاد؛ خواهرمان زینب بین حرم افتاد
زجر شنیدن هلهله ها را؛ آتش خنده ی حرمله ها را خواهرمان دیده ♩♬♫
به که من گویم دردم بی تو باید برگردم
ای نخل خشک خونین دستت کو؟ ای ماه ام البنین دستت کو ♩♬♫
بی تو تک و تنها در دل این دشتم؛ در پی دست تو روی زمین گشتم
لحظه ی دیدن مشک دریده؛ فرق شکسته و دست بریده ♩♬♫
قامت من خم شد کمرم را خم کردی به لبم جان آوردی
مشک را آوردی تا پای جانت؛ با دست و با کتف و با دندانت ♩♬♫
این چه بلایی بود بر سرمان آمد؛ بهر تسلایش مادرمان آمد
رفتی و تشنه تر از همه بودی؛ تشنه ی دیدن فاطمه بودی فاطمه هم آمد ♩♬♫
آمد اما خیلی دیر دیده ات را بسته تیر!
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
این چه بلایی بود بر سرمان آمد محمود کریمی"
رفتی برادرت تنهاتر شد؛ رفتی مجیب عالم مضطر شد ♩♬♫
در دل نخلستان تا که علم افتاد؛ خواهرمان زینب بین حرم افتاد
زجر شنیدن هلهله ها را؛ آتش خنده ی حرمله ها را خواهرمان دیده ♩♬♫
به که من گویم دردم بی تو باید برگردم
ای نخل خشک خونین دستت کو؟ ای ماه ام البنین دستت کو ♩♬♫
بی تو تک و تنها در دل این دشتم؛ در پی دست تو روی زمین گشتم
لحظه ی دیدن مشک دریده؛ فرق شکسته و دست بریده ♩♬♫
قامت من خم شد کمرم را خم کردی به لبم جان آوردی
مشک را آوردی تا پای جانت؛ با دست و با کتف و با دندانت ♩♬♫
این چه بلایی بود بر سرمان آمد؛ بهر تسلایش مادرمان آمد
رفتی و تشنه تر از همه بودی؛ تشنه ی دیدن فاطمه بودی فاطمه هم آمد ♩♬♫
آمد اما خیلی دیر دیده ات را بسته تیر!
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
این چه بلایی بود بر سرمان آمد محمود کریمی"
۷۳۰
۱۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.