وقتی چشمام رو باز کردم تو یه اتاق بودم همه چیز سیاه وسفید
وقتی چشمام رو باز کردم تو یه اتاق بودم همه چیز سیاه وسفید بود،به کنارم نگاه کردم دیدم اون پسره با نیم تنه لخت کنارم دراز کشیده و بغلم کرده بود، میخواستم بلند شم که شدم، که یهو اون پسره منو کشید سمت خودش و روم خیمه زد من رو تخت دراز کشیده بودم اون روم بود(روش خیمه زده بود)
+چیکار میکنی؟(پچه ها از امروز به بعد علامت کوکی:_ هستش دیگه ضرب نمی زارم)
_میخوام سکسی گرلم رو ببوسم.. مشکلی هست؟
با مکث گفتم
+ا... آره... میشه بگی..... من اینجا چیکار می... کنم...
_نه نمیشه
+خب... چ.. را...... منو آوردی این.... جا
_چون تو از این به بعد بیبی گرل منی. فهمیدی؟
(یه چی بگم دوستاتون رو شونه هاش هست)
+نه...
وقتی گفتی نه جونگ کوک بهت تیز نگاه کرد که از ترس گفتی
+یعنی.. ااره..
_آفرین
سرشو آورد جلوتر جوری که اگه حرف میزدی لباتون به هم میخورد
گفتی
+منو که برای برده گی نیاوردی..؟
_نه
+من چی باید....... صدا تون کنم...
_ددی
وقتی اینو گفت از خجالت لپات سرخ شد
+اسمتون رو نمی تونم بگم
_نه
+چرا
_چون من میگم
لایک 5
کامنت 5
اینا شرط هست اگه نشه پارت بعدی رو نمیزارم😁✨
+چیکار میکنی؟(پچه ها از امروز به بعد علامت کوکی:_ هستش دیگه ضرب نمی زارم)
_میخوام سکسی گرلم رو ببوسم.. مشکلی هست؟
با مکث گفتم
+ا... آره... میشه بگی..... من اینجا چیکار می... کنم...
_نه نمیشه
+خب... چ.. را...... منو آوردی این.... جا
_چون تو از این به بعد بیبی گرل منی. فهمیدی؟
(یه چی بگم دوستاتون رو شونه هاش هست)
+نه...
وقتی گفتی نه جونگ کوک بهت تیز نگاه کرد که از ترس گفتی
+یعنی.. ااره..
_آفرین
سرشو آورد جلوتر جوری که اگه حرف میزدی لباتون به هم میخورد
گفتی
+منو که برای برده گی نیاوردی..؟
_نه
+من چی باید....... صدا تون کنم...
_ددی
وقتی اینو گفت از خجالت لپات سرخ شد
+اسمتون رو نمی تونم بگم
_نه
+چرا
_چون من میگم
لایک 5
کامنت 5
اینا شرط هست اگه نشه پارت بعدی رو نمیزارم😁✨
۳۰.۸k
۱۹ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.