ازدواج سوری پارت 60
ازدواج سوری پارت 60
ته ـ چرا...
صبر نکردم سریع محکم بغلش کردم که افتادیم زمین
ویو تهیونگ
ـ دختر لهم کردی؟
ات ـ مگه مهمه؟*اشک*
ـ *خنده*
بغلش کردم چرخوندمش که جیغ فن ها در اومد
ویو ات
نیانگ ـ اومااااااا
از بغل تهیونگ اومدم بیرون و نیانگ و بغل کردم
ـ کدوم احمقی گفته که من قراره به ای زودی برم، ناسلامتی من روباهماا
نیانگ ـ خیلی دوست دارم
ته ـ منو فروختی؟
نیانگ ـ جفتتون رو دوست دارم
ناجینا ـ خیلی خب بسه دیگه، کیکه اب شد
خودمو مرتب کردم و اشکامو پاک کردم
رایدس ـ ابجی کوچولوم رو ببین
ـ تو اینجا جه غلطی میکنی؟
رایدس ـ منو ول کن کیکو بچسب
نیانگ ـ میدونی که قبلش باید ارزو کنی
ـ حتما باید ارزو کنم؟
ته ـ اره
ـ باشه
سکوت
ـ ارزو میکنم که مامانم دولاره متولد بشه و نوه شو ببینه و همچنین من باید تو عروسیه نوه هام باشم
شمع رو فوت کردم
فن ها ـ جیغ
نیانگ ـ خب حالا هم کادو هارو باید باز کنی
ـ اصل ماجرا اینجاس
رایدس ـ پروووو
ـ صدا نده تو یکی
رایدس ـ ایشش ش...
ناجینا ـ رایدس یه دو دقه کرم نریز
رایدس ـ باشه
ته ـ خب این کادوی منه هر چند فک نکنم خوشت بیاد
کادو رو ازش گرفتم انگا بچه ها نشستم کف زمین سروع کردم به باز کردنش
جیمین ـ کیم ات 5 ساله از بندر ججو
وقتی کادو رو باز کردم با یه گردندبند ست مواجه شدم که یه لنگش روباه بود و یه لنگه ی دیگش هم گرگ بود اونی که روباه بود رو سریع انداختم گردنم و اون یکی دیگشم انداختم گردن تهیونگ یه ماچ انداختم رو لپش
که گرندنبند هامون بهم گره خورد
ـ اقای کیم فک کنم دیگه نمی تونم از دستتوت فرار کنم
ته ـ والا خانم کیم تا امروز که ثابت کردین میتونین از دستم فرار کنین
ـ میدونین چیه اقای کیم؟ از الان به بعد نمیتونم چون یه چیزی خریدین که نمیزاره من از دستتون فرار کنم
نیانگ ـ ماهم اینجا منتطریمااااا
ناجینا ـ نیانگ راس میگه
کادوی نیانگ باز کردم از این ماگ های سر دار با طرح روباه برام گرفته بود
مرسی دخترکم
ناجینا ـ مال من حدس بزن چیه
ـ نکنه همون زیبا پوشیه افریقایی که مثل پابنده؟
ناجینا ـ خودشه
ته ـ چرا...
صبر نکردم سریع محکم بغلش کردم که افتادیم زمین
ویو تهیونگ
ـ دختر لهم کردی؟
ات ـ مگه مهمه؟*اشک*
ـ *خنده*
بغلش کردم چرخوندمش که جیغ فن ها در اومد
ویو ات
نیانگ ـ اومااااااا
از بغل تهیونگ اومدم بیرون و نیانگ و بغل کردم
ـ کدوم احمقی گفته که من قراره به ای زودی برم، ناسلامتی من روباهماا
نیانگ ـ خیلی دوست دارم
ته ـ منو فروختی؟
نیانگ ـ جفتتون رو دوست دارم
ناجینا ـ خیلی خب بسه دیگه، کیکه اب شد
خودمو مرتب کردم و اشکامو پاک کردم
رایدس ـ ابجی کوچولوم رو ببین
ـ تو اینجا جه غلطی میکنی؟
رایدس ـ منو ول کن کیکو بچسب
نیانگ ـ میدونی که قبلش باید ارزو کنی
ـ حتما باید ارزو کنم؟
ته ـ اره
ـ باشه
سکوت
ـ ارزو میکنم که مامانم دولاره متولد بشه و نوه شو ببینه و همچنین من باید تو عروسیه نوه هام باشم
شمع رو فوت کردم
فن ها ـ جیغ
نیانگ ـ خب حالا هم کادو هارو باید باز کنی
ـ اصل ماجرا اینجاس
رایدس ـ پروووو
ـ صدا نده تو یکی
رایدس ـ ایشش ش...
ناجینا ـ رایدس یه دو دقه کرم نریز
رایدس ـ باشه
ته ـ خب این کادوی منه هر چند فک نکنم خوشت بیاد
کادو رو ازش گرفتم انگا بچه ها نشستم کف زمین سروع کردم به باز کردنش
جیمین ـ کیم ات 5 ساله از بندر ججو
وقتی کادو رو باز کردم با یه گردندبند ست مواجه شدم که یه لنگش روباه بود و یه لنگه ی دیگش هم گرگ بود اونی که روباه بود رو سریع انداختم گردنم و اون یکی دیگشم انداختم گردن تهیونگ یه ماچ انداختم رو لپش
که گرندنبند هامون بهم گره خورد
ـ اقای کیم فک کنم دیگه نمی تونم از دستتوت فرار کنم
ته ـ والا خانم کیم تا امروز که ثابت کردین میتونین از دستم فرار کنین
ـ میدونین چیه اقای کیم؟ از الان به بعد نمیتونم چون یه چیزی خریدین که نمیزاره من از دستتون فرار کنم
نیانگ ـ ماهم اینجا منتطریمااااا
ناجینا ـ نیانگ راس میگه
کادوی نیانگ باز کردم از این ماگ های سر دار با طرح روباه برام گرفته بود
مرسی دخترکم
ناجینا ـ مال من حدس بزن چیه
ـ نکنه همون زیبا پوشیه افریقایی که مثل پابنده؟
ناجینا ـ خودشه
۵.۶k
۱۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.