#شاهزاد_اهریمن_پارت_14

#شاهزاده_اهریمن_پارت_14




آرمیا: نمیا پسر خوبیه نباید باهاش اینجوری حرف میزدی
اون ک چیزی بهت نگفت.



برنا: یکی اینا خوبن یکی شیطان رجیم
حاضرم با سگا معاشرت داشته باشم ولی با اینا ن.

تو باید ورودی جدید باشی اره؟

+: آره.


×: برا همینه ک ازشون طرفداری میکنی



+: بقیه رو نمیشناسم ولی نیما بنظرم پسر خوبیه.



×: ی مدت ک بگذره میفهمی هیچکی اینجا ن خوبه ن قابل اعتماد.
وقتی پای منفعتشون وسط باشه ن دوست می‌شناسن ن رفیق.



+: برا همینه ک میگن هیچ دوست نداری؟



×: داشتم.


+: خب؟



×: اونم مث بقیه ی کثافت خائن از آب دراومد

هووف اصلا من چرا اینارو ب تو میگم چرا هیچکی سر این کلاس کوفتی نمیاد؟؟؟



فرید: چون این دو زنگ دبیر نداریم
کر بودی داشتم میگفتم این دو زنگ آخری ازادیم.



برنا: تو اصلا مهمی ک حرفات مهم باشه؟
و اینکه تو بالای سر من دقیقا چ غلطی میکنی؟



فرید: گوه خورمی ایا؟
دلم خواسته اینجا وایسادم ب تو چ.



برنا: از پادوهای مث تو ک عین سگ دم تکون میدن توقعی جز اینم نمیشه داشت.



فرید: بــــــه من میگی ســـــگ؟؟؟



برنا: الان با گزینه پادو مشکلی نداشتی؟
پس قبول داری نوکری اکیپ رایان رو میکنی.



فرید: دهنــــت رو ببـــند حروم... زاده تو ب چ حقــــی *: خفـــــــه شیــــــــــد.




ویهان: فقط کافیه ی کلمه دیگه حرف بزنید تا فک جفتتون رو بیارم پایین.
میخواین دعوا کنید خب گمشــــــــید بیــــــــرون.




شــــــت
انگاری بد جوری قاطی کرده ک اینجوری عربده میزنه رگای پیشونیش زده بود بیرون

این جغد شوم یهو از کجا نازل شد اصلا.



فرید: این بارو شانس اوردی ولی دفعه بعد ب این راحتی ازت نمیگذرم.


برنا: اوکی.

بعد خیلی ریلکس کیفش رو باز کرد دفتر و کتاب فیزکش رو اورد بیرون.



ارمیا: چرا هرکی کنارت میاد اینجوری پاچه شو میگری خب وایساده باشه چی از تو کم میشه پرات میریزه یا شمعدونیات قهر میکنن؟



×: میخوام درس بخونم لطفا مزاحمم نشو


+: چ آدم بیشوری هستی ها
درست رو بخون مگه جلوتو گرفتم
همچین میگی ک انگار ساطور گذاشتم زیر گلوت.

ی نگاه پوکری بهم انداخت بعد شرو کرد ب درس خوندن....