آیدل من پارت ۲۳

شتی زیر لب گفت که ی لبخند محو زدم
خدا اگه کیوت بودن شخص بود قطعا اون شوگا بود
شوگا: بگو ببینم چقد وقت داریم؟
ی نگاه به ساعت مچیش کرد
نامجون: سی مین

سریع رفتم و کارمو شروع کردم
منو میکاپر شروع کردیم به صحبت
ا.ت: اگه لباساش بخاد با پسرا جور باشه، ی شلوار جین سفید به همراه ی هودی نازک زرد رو امروز میپوشه.. موها و آرایش با تو
میکاپر: پس موهاش رو مشکی پر کلاغی میکنم و همه رو به سمت چپ سشوار میکنم.. میکاپ هم یکم کرم برای نسوختن صورت و بدنش به همراه بالم لب جهت جلوگیری از ترک خوردگی لب هاش

زدم روی شونش
ا.ت: خسته نباشی دختر
میکاپر: توهم همینطور

بعد از سی مین منیجر اومد دنبال پسرا
همشون قشنگ شده بودن
نامجون: شوگا تمومه؟
میکاپر: میتونین برین "با شوگاست"

"موقع ضبط برنامه"

پسرا نیم ساعت اول رو کلی گفتنو خندیدن که مجری ازشون خاست برن رستوران های ایته وون رو بگردن
وقتی به اونجا رسیدن همشون دوکبوکی سفارش دادن و با عشق میخوردن
این وسط حدودا ی ربع استراحت داشتن و ما میکاپ و استایل هاشون رو تنظیم میکردیم

وقت استراحت بود
روی پنجه‌ی پام وایسادم تا پرز های روی کتف شوگا رو بردارم که دیدم یکی از فنا خیلی نگاه میکنه
شوگا: نیازی نیست استرس داشته باشی تو استایلیستمی ا.ت
ا.ت: میدونم ولی خب اون شایعه ها

شوگا دستمو گرفت و تو چشمام زل زد
شوگا: واقعا انقد ازشون میترسی؟
با تعجب ی نگاه به فنا بعد ی نگاه به شوگا کردم

ا.ت: الان ضبط شروع میشه برو
شوگا: گفتم انقد از شایعه ها میترسی؟
نفس عمیقی کشیدم
ا.ت: آره.. آره میترسم نمیخام تو هیت بخوری

شوگا: پس امشب همه‌ی سوء تفاهم ها رو برطرف میکنم
تعجبی نگاش کردم که دوباره رفتن سر فیلم برداری
بعد از خوردن غذا مجری از شوگا سوال کرد

مجری: این روزا دوست داری کجا بری و با کی؟
شوگا: عا خب راستش مکان رو مطمئن نیستم ولی شخص رو مطمئنم.. میخام برم دریا با دختر مورد علاقم

صدای جیغ و شوق فن ها از بیرون میومد
مجری و البته پسرا جا خورده بودن
منم خیلی جا خوردم
فک کردم منو دوست داره..

شوگا: وااو شوگا.. تا حالا عاشق شدی؟؟
شوگا: آره..

#آیدل_من
#𝒑𝒂𝒓𝒕_2۳