پارت ²
پارت ²
گرفتم خشک کردم موهامو یونگی هم همین طور یه لباس باز پوشیدم میخواستم برم بار با دوستام پس مشکلی نیس رفتم دیدم یونگی رو تختم خوابیده منم گرفتم رفتم اشپز خونه تا اب بردارم بیارم بالا وقتی رفتم بالا در رو باز کردم.... انگار یه سطل رنگ روم خالی کرده باشن این کیه؟
+تو کی هستی؟ چرا لختی؟
تازه فهمیدم لخته! که جیغ کشیدم اونم پتوم رو کشید رو خودش
+هییی مردک چجوری اومدی خونم؟ دزدی؟ وایسا زنگ بزنم پلیس مردک عوضی
-وایسا !
اوف عجب صدایی جذاب
+چیه؟ فکر کردم لالی
-لال؟ وایسا یه دقیقه
+چی و وایسم؟ بگیرم همین جا بشینم هرکاری میخوای کنی؟
-من همون گربه هم
+گربه؟ منظورت یونگی؟
-خب گاوه گربه کجاست؟ منم دیگه
+ خل شدی؟ گربم نکنه خوردی؟
- اخه اسکل من گربه میخورم؟
+از کجا معلوم
-ببین من طلسم شدم اگه الان بیای جلو همون گربه هم
یواش رفتم نزدیکش که دیدم تبدیل شد به گربه! پشمام موند خودم ریختم فاصله گرفتم که دیدم درباره انسان شد
-دیدی؟
+... تو اسمت چیه؟
-مین یونگی! شوگا هم صدام میکنن
+یونگی؟
-اره عجیبه بدون اینکه اسمه اصلیمو بدونی روم اسم گذاشتی اونم اسم خودم ( چی گفتم😂😐)
+گفتی طلسم شدی... از این پسر هولا بودی؟
-اره:/
+گمشو بیرون
- بخدا کار میکنم خرجتو میدم اصن
+ بررو باو من خودم خرج کل دوستامو میدم
-افرین :/
+ هوف دیرم شد
-کجا؟
+بار
-نه
+چی نه؟
-نمیزارم بری
+برو باو پسره... هوف بزار برم اول برات یه لباس بگیرم بپوشی
-باشه
+سایزت؟ *منحرفا :/
-........
+اوکی بای
-بای
اومدم از پله ها پایین از در خارج شدن درم قفل کردم سوار ماشینم شدم و حرکت کردم به سمت پاساژ به دوستم بورا پیام دادم گفتم دیر میام
رفتم سمت لباس های مردونه و طبق سایز لباسی که گفته بود چند مدل لباس برداشتم ( ات پولدارع دوستان ) و اره دیگه از همه چی که یه مرد نیاز داره گرفتم:/ و چند خرید دیگه هم کردم گذاشتم تو ماشین خودم سوار شدم و رفتم سمت خونه در رو باز کردم رفتن بالا دیدم خوابیده
+شوگااا بلند شو بیا لباس عوض کن
-هوم
+هوف
رفتن نزدیکش با دستم تکونش دادن دیدم نه این خوابه .....
گرفتم خشک کردم موهامو یونگی هم همین طور یه لباس باز پوشیدم میخواستم برم بار با دوستام پس مشکلی نیس رفتم دیدم یونگی رو تختم خوابیده منم گرفتم رفتم اشپز خونه تا اب بردارم بیارم بالا وقتی رفتم بالا در رو باز کردم.... انگار یه سطل رنگ روم خالی کرده باشن این کیه؟
+تو کی هستی؟ چرا لختی؟
تازه فهمیدم لخته! که جیغ کشیدم اونم پتوم رو کشید رو خودش
+هییی مردک چجوری اومدی خونم؟ دزدی؟ وایسا زنگ بزنم پلیس مردک عوضی
-وایسا !
اوف عجب صدایی جذاب
+چیه؟ فکر کردم لالی
-لال؟ وایسا یه دقیقه
+چی و وایسم؟ بگیرم همین جا بشینم هرکاری میخوای کنی؟
-من همون گربه هم
+گربه؟ منظورت یونگی؟
-خب گاوه گربه کجاست؟ منم دیگه
+ خل شدی؟ گربم نکنه خوردی؟
- اخه اسکل من گربه میخورم؟
+از کجا معلوم
-ببین من طلسم شدم اگه الان بیای جلو همون گربه هم
یواش رفتم نزدیکش که دیدم تبدیل شد به گربه! پشمام موند خودم ریختم فاصله گرفتم که دیدم درباره انسان شد
-دیدی؟
+... تو اسمت چیه؟
-مین یونگی! شوگا هم صدام میکنن
+یونگی؟
-اره عجیبه بدون اینکه اسمه اصلیمو بدونی روم اسم گذاشتی اونم اسم خودم ( چی گفتم😂😐)
+گفتی طلسم شدی... از این پسر هولا بودی؟
-اره:/
+گمشو بیرون
- بخدا کار میکنم خرجتو میدم اصن
+ بررو باو من خودم خرج کل دوستامو میدم
-افرین :/
+ هوف دیرم شد
-کجا؟
+بار
-نه
+چی نه؟
-نمیزارم بری
+برو باو پسره... هوف بزار برم اول برات یه لباس بگیرم بپوشی
-باشه
+سایزت؟ *منحرفا :/
-........
+اوکی بای
-بای
اومدم از پله ها پایین از در خارج شدن درم قفل کردم سوار ماشینم شدم و حرکت کردم به سمت پاساژ به دوستم بورا پیام دادم گفتم دیر میام
رفتم سمت لباس های مردونه و طبق سایز لباسی که گفته بود چند مدل لباس برداشتم ( ات پولدارع دوستان ) و اره دیگه از همه چی که یه مرد نیاز داره گرفتم:/ و چند خرید دیگه هم کردم گذاشتم تو ماشین خودم سوار شدم و رفتم سمت خونه در رو باز کردم رفتن بالا دیدم خوابیده
+شوگااا بلند شو بیا لباس عوض کن
-هوم
+هوف
رفتن نزدیکش با دستم تکونش دادن دیدم نه این خوابه .....
۳.۲k
۰۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.