پارت ¹
پارت ¹
مثل همیشه از شرکت داشتم برمیگشتم که صدای گربه شنیدم رفتم نزدیک تر که با یه گربه خیلی خوشگل و کیوت مواجه شدم با اینکه خیلی گربه دوست دارم ولی هیچ وقت گربه به این زیبایی ندیده بودم رفتم نزدیک گرفتم بغلم که دیدم واش زخمی شده بردمش خونه و گرفتم پانسمانش کردم گربه باحالی بود و اولین گربه ای بود که ازم نمیترسید و فرار میکرد *داداشیا نه اینکه زشته ها کلا گربه دیدین که؟ میری نزدیک فرار میکنه:/
رفتم براش غذای گربه خدا بیامرزم رو اوردم براش ریختم رفتم لباسم و عوض کردم و اومد پیشش ک دیدم غذاشو نخورده
+وا کوچولو؟ چرا غذا تو نخوردی؟
دیدم رفت سمت یخچال درو براش باز کردم که دیدم نارنگی برداشت
+ فاخ گربه ها هم مگه نارنگی میخورن ؟ *هنگید
بهش نارنگی دادم رفتم برای خودمم یه نودل درست کردم اومدم پیشش که دیدم نارنگی نیست
+خوردی؟ 😐
عجبا
گرفتم تو بغلم و بردمش سمت حموم بلاخره که باید حموم میرفت تا الان اون بیرون بود
بردمش سمت حموم که خودشو ولو کرد روم
+تو از حموم میترسی؟
-میو
+هی اشکال نداره منم باهات میام حموم باشه؟
-میو
+چطوره برات اسم انتخاب کنم هوم؟
-میو
+ یونگی چطوره؟
-میو میو
+خب یونگی بیا پایین من لباسمو در بیارم
لباسمو در اوردم که دیدم زل زده بهم
+هی نگام نکن هول
-😐میو
+منحرف
-...
نشستم تو وان گربه هم بغلم شروع کردم به شستن...
مثل همیشه از شرکت داشتم برمیگشتم که صدای گربه شنیدم رفتم نزدیک تر که با یه گربه خیلی خوشگل و کیوت مواجه شدم با اینکه خیلی گربه دوست دارم ولی هیچ وقت گربه به این زیبایی ندیده بودم رفتم نزدیک گرفتم بغلم که دیدم واش زخمی شده بردمش خونه و گرفتم پانسمانش کردم گربه باحالی بود و اولین گربه ای بود که ازم نمیترسید و فرار میکرد *داداشیا نه اینکه زشته ها کلا گربه دیدین که؟ میری نزدیک فرار میکنه:/
رفتم براش غذای گربه خدا بیامرزم رو اوردم براش ریختم رفتم لباسم و عوض کردم و اومد پیشش ک دیدم غذاشو نخورده
+وا کوچولو؟ چرا غذا تو نخوردی؟
دیدم رفت سمت یخچال درو براش باز کردم که دیدم نارنگی برداشت
+ فاخ گربه ها هم مگه نارنگی میخورن ؟ *هنگید
بهش نارنگی دادم رفتم برای خودمم یه نودل درست کردم اومدم پیشش که دیدم نارنگی نیست
+خوردی؟ 😐
عجبا
گرفتم تو بغلم و بردمش سمت حموم بلاخره که باید حموم میرفت تا الان اون بیرون بود
بردمش سمت حموم که خودشو ولو کرد روم
+تو از حموم میترسی؟
-میو
+هی اشکال نداره منم باهات میام حموم باشه؟
-میو
+چطوره برات اسم انتخاب کنم هوم؟
-میو
+ یونگی چطوره؟
-میو میو
+خب یونگی بیا پایین من لباسمو در بیارم
لباسمو در اوردم که دیدم زل زده بهم
+هی نگام نکن هول
-😐میو
+منحرف
-...
نشستم تو وان گربه هم بغلم شروع کردم به شستن...
۱.۴k
۰۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.