یک روز رویایی
پارت فک کنم ۲۷🍷
فلیکس روم خم شد
ا.ت:چیکار میکنی؟
چوب رو روی شونم گذاشت و روی توپ تنظیم کرد
فلیکس:تکون نخور
جونگ کوک:از روش بلند شو(با داد)
فلیکس ب توپ ضربه زد و توپو انداخت و از روم بلند شد
فلیکس:یس بردم
جونگ کوک:یعنی چی بردم...ب چ حقی از ا.ت استفاده کردی؟
فلیکس:میرسیم ب شرطمون...ا.تو میخام
جونگ کوک: چرتو پرت نگو ت تقلب کردی
فلیکس:تقلب؟ من بردم و از جایزم استفاده کردم این تقلب نیست(با نیش خند)
جونگ کوک:پسره ی .....
پریدم وسط حرف جونگ کوک
ا.ت:ضمن اطلاع من کالا نیستم ک ب عنوان جایزه ازم استفاده کنی
فلیکس:نزن زیر شرطمون
ا.ت:شرطتون ن شرطمون...من هیچ نقشی ت بازی شماها نداشتم و ندارم..هرچی دیگه ای میخای بخاه ولی منو نمیتونی داشته باشی
سر چوپ رو محکم کوبید زمین و نزدیکمشد ک یه قدم رفتم عقب
فلیکس:من ترو مال خودم میکنم
از پشت خوردم ب یه نفر...برگشتم دیدم جونگ کوکه...با عصبانیت داشت فلیکس رو نگاه میکرد...سریع رفتم پشت جونگ کوک قایم شدم
فلیکس:جونگ کوک بیا منطقی باشیم...همه میدونن قضیه ی شما فیکه و نامزد واقعی نیستید پس بیا توی ارامش قضیه رو حل کنیم
جونگ کوک:اون مال منه و هیچ کس حق دست زدن بهشو نداره..ت هرچی هم ک بگی اون نامزدمه
لیا:چه نامزدی ک تا حالا یه بار هم نبوسیدیش؟
فلیکس:نبوسیدیش؟ چطوری؟...من دارم خودمو بزور کنترل میکنم بعد ت هنوز نبوسیدیش؟ هه پشمام...البته خوبه...بیبی گرلم دست نخوردس
جونگ کوک عصبی شد و یه دفعه چرخید سمت من و
.
.
.
یح ایم گاد🗿✌
فلیکس روم خم شد
ا.ت:چیکار میکنی؟
چوب رو روی شونم گذاشت و روی توپ تنظیم کرد
فلیکس:تکون نخور
جونگ کوک:از روش بلند شو(با داد)
فلیکس ب توپ ضربه زد و توپو انداخت و از روم بلند شد
فلیکس:یس بردم
جونگ کوک:یعنی چی بردم...ب چ حقی از ا.ت استفاده کردی؟
فلیکس:میرسیم ب شرطمون...ا.تو میخام
جونگ کوک: چرتو پرت نگو ت تقلب کردی
فلیکس:تقلب؟ من بردم و از جایزم استفاده کردم این تقلب نیست(با نیش خند)
جونگ کوک:پسره ی .....
پریدم وسط حرف جونگ کوک
ا.ت:ضمن اطلاع من کالا نیستم ک ب عنوان جایزه ازم استفاده کنی
فلیکس:نزن زیر شرطمون
ا.ت:شرطتون ن شرطمون...من هیچ نقشی ت بازی شماها نداشتم و ندارم..هرچی دیگه ای میخای بخاه ولی منو نمیتونی داشته باشی
سر چوپ رو محکم کوبید زمین و نزدیکمشد ک یه قدم رفتم عقب
فلیکس:من ترو مال خودم میکنم
از پشت خوردم ب یه نفر...برگشتم دیدم جونگ کوکه...با عصبانیت داشت فلیکس رو نگاه میکرد...سریع رفتم پشت جونگ کوک قایم شدم
فلیکس:جونگ کوک بیا منطقی باشیم...همه میدونن قضیه ی شما فیکه و نامزد واقعی نیستید پس بیا توی ارامش قضیه رو حل کنیم
جونگ کوک:اون مال منه و هیچ کس حق دست زدن بهشو نداره..ت هرچی هم ک بگی اون نامزدمه
لیا:چه نامزدی ک تا حالا یه بار هم نبوسیدیش؟
فلیکس:نبوسیدیش؟ چطوری؟...من دارم خودمو بزور کنترل میکنم بعد ت هنوز نبوسیدیش؟ هه پشمام...البته خوبه...بیبی گرلم دست نخوردس
جونگ کوک عصبی شد و یه دفعه چرخید سمت من و
.
.
.
یح ایم گاد🗿✌
۱۱.۸k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.