و عشق آنقدرها هم که فکر می کردیم
و عشق آنقدرها هم که فکر می کردیم
عادلانه نبود!
زن همسایه عاشق شد،
پیراهن بلندتری دوخت...
من عاشق شدم،
گریه های بلند تری سَر دادم...
در عصر ما همه همیشه دیر می رسند!
یکی به اتوبوس،
یکی به قطار،
یکی به یکی...
| #رویا_شاه_حسین_زاده |
عادلانه نبود!
زن همسایه عاشق شد،
پیراهن بلندتری دوخت...
من عاشق شدم،
گریه های بلند تری سَر دادم...
در عصر ما همه همیشه دیر می رسند!
یکی به اتوبوس،
یکی به قطار،
یکی به یکی...
| #رویا_شاه_حسین_زاده |
۵.۷k
۲۳ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.