اسم عشق یک مافیا

اسم: عشق یک مافیا
پارت ۱۰
رونا از ترس نمی دونست چی بگه ولی حرفای جونگ کوک داخل سرش اوکو می شد
رونا: تو مین هو کشتی ( گریه)
جونگ کوک: شاید من ... شاید یکی از آدمام ( خنده ترسناک)
رونا:( گریه)
جونگ کوک: گریه نکن پرنسس من این کار نکردم که تو گریه کنی
رونا: مگه دیوونه هستی چرا این کارا می کنی ( گریه)
جونگ کوک: بخاطر تو پرنسس
رونا: یعنی چی
جونگ کوک: آگه زیاد باهاش گرم نمی گرفتی الان زنده بود
رونا: چه ربطی به من داره اصلأ چرا باید بخاطر من بکشیش ( داد)
جونگ کوک: خودت میفهمی به موقع اش
رونا: خواهش میکنم بهم بگو....هق ....هق
جونگ کوک: گریه نکن پرنسس.... ( داد )
رونا : نمی خوام
جونگ فک لونا محکم گرفته و زمه زمه وار گفت
جونگ کوک: کاری نکن اون روم ببینی ..... الان می رسونمت خونه و فردا عین آدم میای دانشکده ( داد عصبی)
رونا : ولم کن دردم گرفت ( بغض) خواهش میکنم ول کن
جونگ کوک: اگه الان قول بدی فردا بیای دانشکده ول می کنم ( فشار دستش بیشتر کرد )
رونا ؛ آخ ...آخ باشه ( بغض شدید)
جونگ کوک: آفرین ( دستش برداشت )
رونا اشک در چشمانش حلقه زده بود اما می ترسید گریه کنه .......می ترسید تنها کسی که براش باقی مونده از دست بده ...... ساکت موند ... ماشین جئون جلوی خونه رونا ایستاد رونا غرق افکارش بود که با صدای جئون به خودش اومد .............................
جونگ کوک:



بچه‌ها ممنون که همیشه باهام خوبید داخل روبیکا کانال زدم خیلی بهم هیت می دن اذیت می کنن ولی شما اصلأ دوستون دارم ✨🦋
.



راستی بچه ها اگه حمایت زیاد نباشه مجبورم رمان ادامه ندم چون خیلی دارم تلاش می کنم و متاسفانه دستم آسیب دیده پس انتظار حمایت دارم واقعا به شدت دستم آسیب دیده فقط این بگم من واقعا بخاطر که شما دارم خوشحال هستم 🦋✨