منعاشقیکمافیاشدم

#من_عاشق_یک_مافیا_شدم
#part_14

ویو ا/ت
دیدم که جونگکوک به پای کای شلیک کرد کای دیگه طاقت نداشت این باعث شد که بشینه روی زمین
م...من نمیدونم چرا دلم برای کای سوخت کای این همه منو شکنجه داده بود آخه چرا...رفتم جلوی جونگکوک
ا/ت :جونگکوک لطفا بزار کای زنده بمونه
جونگکوک:آخه ا/ت(حرفشو کامل نگفت)
ا/ت :چی
جونگکوک:هیچ ولش کن
ا/ت :لطفا
جونگکوک: باش کاری باهاش ندارم پس بریم عمارت من(البته فقط به‌خاطر ا/ت گذاشتم کای زنده بمونه)
ا/ت :باش بریم ولی کای چی میشه
جونگکوک:هیچی دیگه میزارم زنده بمونه
ویو کای
جونگکوک اشتباه کردی که منو زنده گذاشتی چون من نمیزارم زنده بمونی جونگکوک
گوشیم رو از جیبم درآوردم به جک زنگ زدم تا منو به بیمارستان ببره
کای:الو جک کجایی؟
جک:عمارت چی بود کای
کای:زود بیا به این آدرس
جک:باش
با جک به بیمارستان رفتم و الان حالم خیلی خوبه و نقشه برای جونگکوک و اون هرزه کشیدم
دیدگاه ها (۰)

#من_عاشق_یک_مافیا_شدم #part_15ویو ا/ت در عمارت جونگکوک رفتم ...

#من_عاشق_یک_مافیا_شدم #part_16ویو جونگکوک لبام رو روی لبای ا...

#من_عاشق_یک_مافیا_شدم #part_13در عمارت جونگکوکجونگکوک سریع م...

#BTS#Namjoon #jhope#Shuga#Jimin #Taehyung #Jungkook #Tahkok#...

پارت ۲ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط