چند پارتی پروانه ای برای شمع تو
p¹
آت
امروزم مث همه ی روزها حاضر شدم و از خونه زدم بیرون و رفتم سمت بار...مجبور بودم به خاطر مخارج زندگی و پول بیمارستان پدر و مادرم که تو کما هستن کار کنم...ی اسنپ گرفتم و حدادا ¹⁰ مین بعد رسیدم پیاده شدم و وارد بار شدم من آسم داشتم و همیشه بوی الکل و سیگار منو به سرفه می انداخت دستگاه آسمم رو در آوردم و چند پیس زدم و موهامو درست کردم و رفتم تو...رفتم سمت آشپزخونه و لباس خدمتکاریم رو پوشیدم و به لیست سفارش ها نگاهی انداختم...همه ی سفارش هارو دادم که رسید به آخری...
کیم ته یونگ!
سفارش رو برداشتم و رفتم سمت میزش...
آت
امروزم مث همه ی روزها حاضر شدم و از خونه زدم بیرون و رفتم سمت بار...مجبور بودم به خاطر مخارج زندگی و پول بیمارستان پدر و مادرم که تو کما هستن کار کنم...ی اسنپ گرفتم و حدادا ¹⁰ مین بعد رسیدم پیاده شدم و وارد بار شدم من آسم داشتم و همیشه بوی الکل و سیگار منو به سرفه می انداخت دستگاه آسمم رو در آوردم و چند پیس زدم و موهامو درست کردم و رفتم تو...رفتم سمت آشپزخونه و لباس خدمتکاریم رو پوشیدم و به لیست سفارش ها نگاهی انداختم...همه ی سفارش هارو دادم که رسید به آخری...
کیم ته یونگ!
سفارش رو برداشتم و رفتم سمت میزش...
- ۱۲.۶k
- ۲۴ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط