اسم عشقه ترسناک
اسم عشقه ترسناک
پارت ۸۶
[ویو ملودی]
متوجه گذر زمان نبودم فقط اشکام جاری می شد.. غروب شده بود آرتور نیومده بود..با
شتاب در باز شد قیافه آرتور نمایان شد..تو خودم جمع شدم موهام روی صورتم ریخته..
عصبی بود..در محکم بست
آرتور: تو به خواهر من گفتی هر//زه ؟
با چشمای خیس ، صورت خیس سرم بلند کردم.. نگاهش کردم..که اومد نزدیکم ..دستم
گرفت بلندم کرد..
آرتور: چیزی بهت گفتن ؟ اذیتت کردن ؟ ...
سرم به نشونه نه تکون دادم که عصبی تر شد
آرتور: ملودی به من دروغ نگو ..اگه به دروغ گفتن ادامه بدی بعد میبینی
ملودی : سوده و یونا گفتن من بخاطر پول دنبال تو هستم...و گفتن من زیر//خوابه تو هستم
و من برای تو فقط یک هر//زه هستم ..من کاری نکردم قسم می خورم
صورتم قاب کرد
آرتور: من به تک تک حرفات باور دارم...گریه نکن..
از اتاق خارج شد.. عصبی بود انگار کارد می زدی خونش در نمی یومد دوباره نشستم روی
کاناپه ....
[ویو آرتور]
محکم در اتاق سوده کوبیدم که در باز کرد و با ترس عقب رفت یونا هم بود..عصبی بهش
توپیدم
آرتور: ملودی چیکارت کرده ؟ جز خوبی و مهربونیت باهات چیکار کرد ؟
سوده: داداش ببخشید
آرتور: بهش گفتی بخاطر پول کنارمه ؟ تمام داراییم فدای یک تار موش می کنم..جونم براش
میدم ... خجالت نمی کشی تو ؟
سوده: ببخشید..یونا بهم دروغ گفت.. گفت که ملودی بهم حرف زشت زده
آرتور : به تار موهاش قسم می خورم اگه ازش معذرت نخوای... دیگه اسمت نمیارم..احمق اون
بخاطر که باهات بد حرف زدم..کلی سرزنشم می کرد..تو چرا..؟
سوده: ببخشید داداش..ازش معذرت خواهی می کنم
پارت ۸۶
[ویو ملودی]
متوجه گذر زمان نبودم فقط اشکام جاری می شد.. غروب شده بود آرتور نیومده بود..با
شتاب در باز شد قیافه آرتور نمایان شد..تو خودم جمع شدم موهام روی صورتم ریخته..
عصبی بود..در محکم بست
آرتور: تو به خواهر من گفتی هر//زه ؟
با چشمای خیس ، صورت خیس سرم بلند کردم.. نگاهش کردم..که اومد نزدیکم ..دستم
گرفت بلندم کرد..
آرتور: چیزی بهت گفتن ؟ اذیتت کردن ؟ ...
سرم به نشونه نه تکون دادم که عصبی تر شد
آرتور: ملودی به من دروغ نگو ..اگه به دروغ گفتن ادامه بدی بعد میبینی
ملودی : سوده و یونا گفتن من بخاطر پول دنبال تو هستم...و گفتن من زیر//خوابه تو هستم
و من برای تو فقط یک هر//زه هستم ..من کاری نکردم قسم می خورم
صورتم قاب کرد
آرتور: من به تک تک حرفات باور دارم...گریه نکن..
از اتاق خارج شد.. عصبی بود انگار کارد می زدی خونش در نمی یومد دوباره نشستم روی
کاناپه ....
[ویو آرتور]
محکم در اتاق سوده کوبیدم که در باز کرد و با ترس عقب رفت یونا هم بود..عصبی بهش
توپیدم
آرتور: ملودی چیکارت کرده ؟ جز خوبی و مهربونیت باهات چیکار کرد ؟
سوده: داداش ببخشید
آرتور: بهش گفتی بخاطر پول کنارمه ؟ تمام داراییم فدای یک تار موش می کنم..جونم براش
میدم ... خجالت نمی کشی تو ؟
سوده: ببخشید..یونا بهم دروغ گفت.. گفت که ملودی بهم حرف زشت زده
آرتور : به تار موهاش قسم می خورم اگه ازش معذرت نخوای... دیگه اسمت نمیارم..احمق اون
بخاطر که باهات بد حرف زدم..کلی سرزنشم می کرد..تو چرا..؟
سوده: ببخشید داداش..ازش معذرت خواهی می کنم
- ۱۸.۹k
- ۲۵ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۷۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط