اسم عشقه ترسناک

اسم عشقه ترسناک
پارت ۸۵
[ویو ملودی]
چراغ ها خاموش بود به سقف اتاق زل زدم... چشمام کم‌کم سنگین شد.. داشت خوابم می برد
با سنگین شدن چشمام به دنیای بی خبری رفتم
..........................................
با بالا پایین شد تخت چشمام باز کردم... دستی دور کمرم نشست......سرش تو گردنم فرو کرد
ملودی: اومدی ؟
آرتور: خیلی وقته..خابالو شدی ؟ نکنه حا//مله ای ؟
با حرفش خواب از سرم پرید چرخیدم سمتش محکم به بازوش کوبیدم..
ملودی: با یک بار اتفاقی نمی افته..
آرتور: پس باید بیشتر انجامش بدم ..تا یک جوجه ازت داشته باشم
ملودی: بس کن... اگه ادامه بدی میرم پیش سوده...
چشمام بست انگار که اتفاقی نیافتاده.....بهش نگاه کردم..خندم می گیره از رفتارش ..هوفف به
ساعت نگاه کردم ۲ شب بود ..چشمام بستم و به خواب فرو رفتم
.............................................
بیدار شده بودیم..داشتیم به سمت رستوران هتل می رفتیم..برای نهار .. آرتور باید می رفت
پیش همکاراش
دستم ول کرد گفت
آرتور: از پیش سوده تکون نمی خوری.. ببین اگه جایی بری من می دونم تو
آروم سر تکون دادم و به سمت یونا و سوده رفتم..داشتن صحبت می کردن نشستم..سوده بهم .
اهمیت نداد ..
یونا: تو فکر نمی کنی زیاد به آرتور چسبیدی ؟
سوده: راست میگه داری خودت به داداشم می ندازی.. فقط بخاطر پول..خجالت نمی کشی ؟؟؟
یونا : هه هر//زه ها خجالت کشیدن بلد نیستن...دختر بی پول بدبخت ..تو فقط برای آرتور یک
زیر//خوابه هستی
سوده با اینکه می دونه داداشش من دزدیده بازم این طوری رفتار می کنه..بدون هیچ حرفی بلند
شدم به سمت اتاق رفتم..و روی کاناپه نشستم..اشکام روی گونم ریخت ..اگه منم پدر و مادری
داشتم این حرفا بهم زده نمی شد