وقتی فروخته میشی بهش اما...........♡
وقتی فروخته میشی بهش اما...........♡
♡PART....15♡
پارت ۱۵ فصل ۱ تموم میشه و فصل ۲ شروع میشه یعنی این پارت اخر فصل ۱ هست
از زبان راوی: بعد ۲ هفته شیدا و تهیونگ ازدواج میکنن و بعد از اونا زهرا و جین و بعد از زهرا و جین میا و جیهوپ و بعد از اونا ویلیا و شوگا که ۱ ماه بعد از ویلیا و شوگا ا.ت و جیمین ازدواج میکنن و ۱سال هست که ازدواج کردن و......
(بچه ها نامجون اضافه میشه و پسر عموی ا.ت هست و ا.ت رو دوست داره ولی چند سال تو امریکا مونده و روز عروسی ا.ت به کره برمیگرده و ۱ سال هست که کره هست)
به ۱ سال بعد
ویو ا.ت
الان ۵ ماه هست که با جیمین ازداواج کردیم و الان ۱ ماه است بچه دار شدم و هفته پیش فهمیدم و الانم تو این ۱ هفته جیمین باهام سرد رفتار میکنه گاهی خوبه گاهی سرد نمیدونم چشه ولی مشکوکم داره بهم خیانت میکنه و چند وقته تو گوشیش هست و ساعتای ۱ شب یا ۲ شب میاد خونه و من خیلی ناراحتم و هر شب گریه میکنم و الان جیمین حموم هست و بهترین موقع هست گوشیش رو چک کنم
داشتم گوشیش رو چک میکردم دیدم ی دختره به نام سوجین پیام داره عصبی شدم و پیاماش رو خوندم و الان جیمین می خواد بره و من دنبالش کردم و دیدم وایساد ی جا و دیدم ی دختر اونا وایساده و پرید بغل جیمین که اینو دیدم جیمین بهش ی کادو داد و دختر جیغ کشید و من بلند گریه کردم که جیمین فهیمید.....
♡PART....15♡
پارت ۱۵ فصل ۱ تموم میشه و فصل ۲ شروع میشه یعنی این پارت اخر فصل ۱ هست
از زبان راوی: بعد ۲ هفته شیدا و تهیونگ ازدواج میکنن و بعد از اونا زهرا و جین و بعد از زهرا و جین میا و جیهوپ و بعد از اونا ویلیا و شوگا که ۱ ماه بعد از ویلیا و شوگا ا.ت و جیمین ازدواج میکنن و ۱سال هست که ازدواج کردن و......
(بچه ها نامجون اضافه میشه و پسر عموی ا.ت هست و ا.ت رو دوست داره ولی چند سال تو امریکا مونده و روز عروسی ا.ت به کره برمیگرده و ۱ سال هست که کره هست)
به ۱ سال بعد
ویو ا.ت
الان ۵ ماه هست که با جیمین ازداواج کردیم و الان ۱ ماه است بچه دار شدم و هفته پیش فهمیدم و الانم تو این ۱ هفته جیمین باهام سرد رفتار میکنه گاهی خوبه گاهی سرد نمیدونم چشه ولی مشکوکم داره بهم خیانت میکنه و چند وقته تو گوشیش هست و ساعتای ۱ شب یا ۲ شب میاد خونه و من خیلی ناراحتم و هر شب گریه میکنم و الان جیمین حموم هست و بهترین موقع هست گوشیش رو چک کنم
داشتم گوشیش رو چک میکردم دیدم ی دختره به نام سوجین پیام داره عصبی شدم و پیاماش رو خوندم و الان جیمین می خواد بره و من دنبالش کردم و دیدم وایساد ی جا و دیدم ی دختر اونا وایساده و پرید بغل جیمین که اینو دیدم جیمین بهش ی کادو داد و دختر جیغ کشید و من بلند گریه کردم که جیمین فهیمید.....
۲.۳k
۲۸ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.