وقتی فروخته میشی بهش اما.........♡
وقتی فروخته میشی بهش اما.........♡
♡15........PART♡
ادامه پارت ۱۵
اسلاید 2 مال ا.ت اسلاید 3 مال سوجین اسلاید4 مال شیدا و اسلاید 5 لیا و اسلاید 6 مال میا و اسلاید 7 مال ویلیا و اسلاید 8 مال زهرا )
ا.ت ویو
که جیمین فهمید......
جیمین :کی اونجاس؟؟
ا.ت بدو بدو رفت بدون اینکه جیمین بفهمه
ا.ت ویو
من الان کلی مدرک دارم که جیمین به من خیانت کرده الان وقتش هست صابت کنم خوب الان ۱ ماه از اون روزی که جیمین رو دنبال کردم گذشته و امروز می خوام همه ی بچه ها رو دعوت کنم و من ی خونه خریدم ی جای دور تو سئول که جیمین خبر نداره
جیمین : عزیزم میگم من یکی دوستام دختر هست یعنی همکارمه تازه امده وارد شرکت بگم بیاد اونم
ا.ت: ام اسمش چیه
جیمین: سوجین
ا.ت: باشه بیاد
۳ ساعت بعد از مهمونی
ا.ت وایساد: خوب من می خوام ی چیزی رو به همه ی شما راجب جیمین و من بگم(بلند)
میا: بگو خواهرم
ویلیا: چیه ا.ت زود بگو
لیا و زهرا و شیدا: چیه
جیهوپ و جین و شوگا و تهونگ و کوک: چیه زن داداش
جیمین: چیه عشقم
سوجین: ی چیز خیلی مهمیه فکر کنم(ایششش چندشش)
(همشون با خنده گفتن)
ا.ت گوشیش رو گرفت روبه همه :بفرمایین انم راجب من و جیمین : نه اینطور نیست نههههه ا.تاین کارو نکن با من
ا.ت: جیمین به من خیانت کرده و من حامله هستم
و سوجین عزیزم پاشو بگو به همه ی ما وسط بین من و جیمین امدی
جین و جیهوپ و شوگا و تهیونگ و کوک: واقعا که
میا و لیا و شیدا و ویلیا و زهرا : چییی
ا.ت: خوب اقای پارک جیمین فردا ساعت ۸ دم داد گاه باشه فعلا بای
ا.ت رفت بیرون و همه هم پشت سر ا.ت رفتن و سوجین رفت تو اتاق و جیمین هم اروم پشت سرش رفت
مکاله گوشی سوجین
سوجین: عشقم همه چی درست شد حالا وقتشه همه ی اموال جیمین رو بگیرم
(این $ علامت یعنی شخصی که پشت تلفن هست و داره با سوجین حرف میزنه)
$: اوه عزیزم زود کارات رو بکن من خیلیا دلم برات تنگ شده میدونی تو چین زیاد تنها هستم
سوجین : باشه عزیزم
سوجین گوشی رو قطع کرد
جیمین: که می خوای اموال منو. بگیری کور خوندی (و موهای سوجین رو گرفت) حالا گورت رو گم کن
سوجین فرار کرد
پایان پارت ۱۵ و فصل ۱
و شروع فصل ۲
♡15........PART♡
ادامه پارت ۱۵
اسلاید 2 مال ا.ت اسلاید 3 مال سوجین اسلاید4 مال شیدا و اسلاید 5 لیا و اسلاید 6 مال میا و اسلاید 7 مال ویلیا و اسلاید 8 مال زهرا )
ا.ت ویو
که جیمین فهمید......
جیمین :کی اونجاس؟؟
ا.ت بدو بدو رفت بدون اینکه جیمین بفهمه
ا.ت ویو
من الان کلی مدرک دارم که جیمین به من خیانت کرده الان وقتش هست صابت کنم خوب الان ۱ ماه از اون روزی که جیمین رو دنبال کردم گذشته و امروز می خوام همه ی بچه ها رو دعوت کنم و من ی خونه خریدم ی جای دور تو سئول که جیمین خبر نداره
جیمین : عزیزم میگم من یکی دوستام دختر هست یعنی همکارمه تازه امده وارد شرکت بگم بیاد اونم
ا.ت: ام اسمش چیه
جیمین: سوجین
ا.ت: باشه بیاد
۳ ساعت بعد از مهمونی
ا.ت وایساد: خوب من می خوام ی چیزی رو به همه ی شما راجب جیمین و من بگم(بلند)
میا: بگو خواهرم
ویلیا: چیه ا.ت زود بگو
لیا و زهرا و شیدا: چیه
جیهوپ و جین و شوگا و تهونگ و کوک: چیه زن داداش
جیمین: چیه عشقم
سوجین: ی چیز خیلی مهمیه فکر کنم(ایششش چندشش)
(همشون با خنده گفتن)
ا.ت گوشیش رو گرفت روبه همه :بفرمایین انم راجب من و جیمین : نه اینطور نیست نههههه ا.تاین کارو نکن با من
ا.ت: جیمین به من خیانت کرده و من حامله هستم
و سوجین عزیزم پاشو بگو به همه ی ما وسط بین من و جیمین امدی
جین و جیهوپ و شوگا و تهیونگ و کوک: واقعا که
میا و لیا و شیدا و ویلیا و زهرا : چییی
ا.ت: خوب اقای پارک جیمین فردا ساعت ۸ دم داد گاه باشه فعلا بای
ا.ت رفت بیرون و همه هم پشت سر ا.ت رفتن و سوجین رفت تو اتاق و جیمین هم اروم پشت سرش رفت
مکاله گوشی سوجین
سوجین: عشقم همه چی درست شد حالا وقتشه همه ی اموال جیمین رو بگیرم
(این $ علامت یعنی شخصی که پشت تلفن هست و داره با سوجین حرف میزنه)
$: اوه عزیزم زود کارات رو بکن من خیلیا دلم برات تنگ شده میدونی تو چین زیاد تنها هستم
سوجین : باشه عزیزم
سوجین گوشی رو قطع کرد
جیمین: که می خوای اموال منو. بگیری کور خوندی (و موهای سوجین رو گرفت) حالا گورت رو گم کن
سوجین فرار کرد
پایان پارت ۱۵ و فصل ۱
و شروع فصل ۲
۲.۶k
۲۸ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.