چی میشد اگه یه روز بیدار بشم

چی میشد اگه یه روز بیدار بشم
ببینم بهم پیام دادی حالمو پرسیدی
اونم باهمون ادبیات گذشته ...
چی میشد اگه اینقدر برات مهم بودم که
مثل اونروزا بهم دیگه پیام بدیم طوری که فکر کنیم تمام این سالها فقط یه حواب بوده ...
میدونی حیف که اونیکه باید آغاز کنه تویی چون توثابت کردی ماهیچ خاطره ویا چیز باارزشی نداشتیم که لااقل بخاطر اونا هم که شده یکبار دلت تنگ بشه و
سراغمو بگیری منکه هربار اومدم سمتت بلاکم کردی ...
کاش هنوزم همونی بودی که عاشقت شدم میون اون همه ...
دیدگاه ها (۰)

گمان میکردم باید انتظار پاییز را بکشم گمان میکردم پاییز که ب...

شما نمیدانید ...مردیکه سالهانتوانسته برای معشوقهشیرین زبانی ...

به پای عشق تو موندن برای من اونم تو این زمونه یعنی تو همونی...

دلبرم این پست را به جواب تمام سالهای بیقراری ودلتنگیم گذاشته...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط