مثل سربازی
مثل سربازی
پیاده
راه افتاده ام و فکر می کنم
اگر به تو برسم
وزیر می شوم
"دکتر...! نگفته های زیادی ست در دلم
لب وا که می کنم، سخنم درد می کند
می خواستم که لال بمانم، به جان تو!
دیدم سکوت در دهنم درد می کند..."
پیاده
راه افتاده ام و فکر می کنم
اگر به تو برسم
وزیر می شوم
"دکتر...! نگفته های زیادی ست در دلم
لب وا که می کنم، سخنم درد می کند
می خواستم که لال بمانم، به جان تو!
دیدم سکوت در دهنم درد می کند..."
۲.۱k
۲۸ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.