★𝒓𝒆𝒗𝒆𝒏𝒈𝒆★

★𝒓𝒆𝒗𝒆𝒏𝒈𝒆★

♡𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤♡
«3»
_اسمش جئون جونگ کوک ـه
جین:همون گارسون که امروز تو کافه دیدیم؟
_آره!
جین:واوو تهیونگ ما بلاخره به یکی دل بسته! مبارکه★
_بس کن جین!فقط بهم بگو کی بهم میرسونیش؟
جین:فردا صبح دم در خونتونم...
_اوکی مرسی بای!
جین:بای!
جونگ کوک=امروز دوباره رفتم دانشگاه و بعدشم اومدم خونه...
تو خونه یه سر به سگی که دیروز آورده بودم زدم،یکم فکر کردم و دیدم بم بهترین انتخاب برای اسمه!
اسمشو بم گذاشتم،بعدش بهش غذا دادم و رفتم کافه...
امروز زود تر از کافه اومدم تا بم رو یه سر ببرم دکتر و واکسن و اینجور چیزا بزنم براش،یه کم هم اسباب بازی و چیز میز براش گرفتم و رفتیم خونه،گرفتم لباسامو عوض کردم و رو تخت دراز کشیدم و بعدش از شدت خستگی خوابم برد...
تهیونگ=امروز صبح جین اومد خونمون و در حال خواندن اطلاعات اون پسره جونگ کوک بود...
جین:خب،اسمش جئون جونگ کوک،18سالشه...
_وای چه بچست!یکم زود نیس این کار کنه؟
جین:آره!وایسا تا بقیشو بخونم،اسم مادرش کیم سو هیون و اسم پدرش جئون جونگ سوک ـه...
_وایسا ببینم... چیییییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟
جین:گفتم اسم مادرش کیم سو هیون و اسم پدرش جئون جونگ سوک ـه...
_اینا که...
#تهیونگ#جونگ_کوک#بی_تی_اس#فیک#فیک_بی_تی_اس